معلوم میشود خالد هم حدس میزده که رفقایش در چه فکری هستند!
(قالا: فهو ذاک ) (ابوبکر و عمر گفتند: خواسته ما نیز همین است.) (فقال خالد: متی أقتله ؟) (پس خالد گفت: چه زمانی او را بکشم ؟) (قال أبوبکر: احضر المسجد و قم بجنبه فی الصلاة ) (ابوبکر گفت: در مسجد حاضر شو و در کنار علی (ع) در نماز بایست.) معلوم میشود امیرالمؤمنین (ع) به مسجد میرفته و پشت سر ابوبکر هم نماز میخوانده است؛ حالا یا برای تقیه و یا برای مصلحت و حفظ وحدت مسلمانان بوده است.
(فاذا سلمت فقم الیه و اضرب عنقه ) (پس وقتی من سلام نماز را دادم، بلند شو و گردن او را بزن !) (قال: نعم ) (خالد بن ولید گفت: باشد.) کشف توطئه ترور
(فسمعت أسماء بنت عمیس و کانت تحت أبی بکر) (این گفتگو را "اسماء بنت عمیس" که همسر ابوبکر بود شنید.) "أسماء بنت عمیس" از علاقه مندان به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بوده است. ابتدا جعفر بن ابی طالب (ع) برادر حضرت