کم کم آب را بپاشد، ولی "سن الماء" یعنی: آبها را بریزد.
در اینجا حضرت میفرمایند: غارتش را بر سر اینها پاشیدم، یا بر سر اینها ریختم. وقتی دشمن میآید از همه طرف غارت میکند و همه چیز را از بین میبرد، این کاری هم که مردم آن زمان کردند و مسیر خلافت را منحرف کردند، در حقیقت غارتی است که تالی فاسد دارد و موجب تسلط دشمن و قتل و غارت در آینده خواهد شد، و همه مفسده های آن به عهده خود اینهاست.تاریخ نیز به خوبی گواهی میدهد که منحرف کردن خلافت و امامت از مسیر اصلی خود موجب چه مفسده ها و خونریزی هایی گردید، و در واقع تمام مصیبت ها و بیچارگی های مسلمانان از آن زمان تاکنون ریشه در این مسأله دارد.
در بعضی از نسخه ها مثل کتاب "معانی الاخبار" کلمه "عارها" آمده که معنای بهتری به جمله میدهد، یعنی: بار کردم و پاشیدم بر آنان ننگ عملشان را.
"جدع" در اصل به معنای بینی بریده است، و "جدعا لک" یعنی: خدا تو را معیوب کند، و در اینجا کنایه از خواری و ذلت است. "فجدعا" یعنی: بریده باد بینی آنها، خواری و ذلت باد بر آنها. "و عقرا" در اصل به معنای زخم زدن و پی کردن (قطع دست و پای) اسب و شتر است، و چون نتیجه قطعی آن هلاکت حیوان است به معنای کشتن هم آمده است، یعنی: هلاکت باد. "و بعدا للقوم الظالمین": و دوری از رحمت خدا برای گروه ستمکار و ظالم باد.