صفحه ۳۲

نمی ورزند؛ و به آن میزان که به اصول فقه پرداخته می‎شود به اصول معارف توجه نمی شود. از یاد نمی برم کسی از محضر آیت الله العظمی منتظری درخواست درس اصول کرد؛ ایشان در پاسخ گفت: من اصول می‎گویم. درخواست کننده با شگفتی پرسید: کدام اصول ؟ فرمودند: اصول کافی.

کم هستند عالمانی که در حوزه های علمیه نهج البلاغه، اصول کافی و از همه مهم تر قرآن کریم را به عنوان درسهای اصلی قلمداد کنند و آن را از درسهای حاشیه ای به متن بکشانند. خوشبختانه پس از انقلاب رویکرد حوزه ها و طلاب جوان به معارف دینی و احیانا شبهاتی که بر آن می‎شود بیشتر شده است و خیلی از درسهای حاشیه ای به متن آمده است. از ویژگی های مؤلف محترم این است که سالها کتابهای "نهج البلاغه"، "اصول کافی" و "خطبه حضرت زهرا(س)" را همراه با دیگر معارف دینی به عنوان درس به بحث گذاشته؛ که برخی از آنها به زیور طبع آراسته گشته و برخی دیگر چون درسهای اصول کافی با کمال تأسف در جریان حمله به بیت ایشان از بین رفت و مابقی در دست تدوین و آمادگی برای نشر است. خداوند به این فقیه عالیقدر و سایر عالمان دین و فقیهان بزرگوار و تمام پژوهشگران این مرز و بوم، طول عمر و شکیبایی در راه نشر معارف اسلامی عنایت بفرماید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد تقی فاضل میبدی

ناوبری کتاب