صفحه ۳۱۹

(مات العمد و وهن العضد)
(تکیه گاه از دست رفت و بازو سست شد.)

"عمد" به معنای تکیه گاه است. بعضی گفته اند در عبارت متن "عمد" صحیح است، "عمد" جمع "عمود" و یا "عماد" است و به معنای تکیه گاهها می‎باشد.در فرهنگ های لغت "عمد" و "عمد" هر دو جمع "عمود" و "عماد" آمده است، و بنابراین معنای جمله چنین می‎شود: تکیه گاههای من از دست رفت؛ ولی به نظر می‎رسد که مراد حضرت با توجه به محتوا و سیاق این گفتگو، فوت پیامبراکرم (ص) باشد، همان گونه که در شرح و ترجمه های خطبه چنین آمده است. بنابراین کلمه "عمد" که جمع است در اینجا مناسب نیست، مگر این که از آن معنای مفرد اراده شود؛ و احتمالا این کلمه تصحیف "عمود" یا "عمید" باشد. "عضد" هم به معنای بازوست و کنایه از وسیله قدرت و توانایی است.

حضرت می‎خواهند بفرمایند: پدرم تکیه گاه و وسیله قدرت ما بود، پدرم که از دست رفت توانایی و قدرت ما ضعیف شد.

(شکوای الی أبی و عدوای الی ربی )
(شکایتم را به پدرم و عرض حالم را به پروردگارم ارائه می‎کنم.)

"شکوا" به معنای شکایت بوده و "عدوا" نیز به همین معناست؛ نزد کسی که می‎روند شکایت می‎کنند به آن "عدوا" گفته می‎شود، چون در حقیقت تعدیات را پیش او می‎گویند.

(اللهم أنت أشد منهم قوة و حولا)
(پروردگارا ! تو از نظر قدرت و نیرو از اینها نیرومندتر و قوی تر هستی.)

ناوبری کتاب