صفحه ۳۱۵

این جملات همه تشبیه می‎باشد و مقصود این است که از روزی که بنا به مصالح اسلام و مسلمانان و حفظ وحدت داخلی امت اسلام شمشیر را کنار گذاشتی، یک عده فرصت طلب سوءاستفاده کرده و بر اریکه قدرت سوار شدند و تو را خانه نشین و به ظاهر ذلیل کردند.

(افترست الذئاب و افترشت التراب )
(تو گردن گرگها را شکستی و امروز خاک را فرش خود قرار داده ای.)

و اگر جمله را این گونه بخوانیم: "افترست الذئاب و..." معنایش چنین می‎شود: گرگها دریدند (و شکار تو را ربودند، که کنایه از غصب خلافت است) و تو خاک را فرش خود قرار داده ای؛ کنایه از این که به زمین چسبیده ای و حرکتی در دفاع از حق من نمی کنی. ولی این وجه با سیاق کلام حضرت چندان مناسب نیست و همان وجه اول بهتر است که بگوییم: تو در گذشته چونان شیر گردن گرگهای عرب را شکستی و اکنون خاک را فرش خود قرار داده ای. وقتی شیر گردن شکار خود را می‎شکند می‎گویند: "افترس"، و "ذئاب" یعنی: گرگها، و در اینجا منظور گردنکشان و قلدران عرب است، همان طور که در اوایل خطبه هم فرموده بودند: "و بعد أن منی ببهم الرجال و ذؤبان العرب".

(ما کففت قائلا)
(هیچ گوینده ای را [از سخن باطل ] منع نکردی !)

"کف" یعنی: بازداشتن، "قائل" هم به معنای گوینده است؛ یعنی: هر کس هرچه بخواهد می‎گوید و هر خلافی بتواند می‎کند، تو در

ناوبری کتاب