سکوتی جهادگونه
(از روزی که تیزی و تندی شمشیرت را از بین بردی صورت خود را ذلیل کردی.)
شما یک فردی بودی که در جبهه ها و جنگ ها با شمشیر خود دشمنان حق و عدالت را خوار و ذلیل میکردی، ولی از آن موقع که سر شمشیرت را شکستی صورت خود را به ذلت در آوردی.
البته علت سکوت حضرت این بود که جنگ داخلی رخ ندهد و اساس اسلام که هنوز نهالی جوان و نورسیده بود به خطر نیفتد، و لذا از حق خود چشم پوشی کرده و در حقیقت خود را فدای اسلام کرد.در این باره شهید صدر در کتاب "فدک فی التاریخ" صفحه 79 یادآور شده است: با این که عده ای پیشنهاد قبول رهبری قیام علیه حاکمیت را به حضرت علی (ع) نمودند، ولی آن حضرت به هدف آنان کاملا آگاه بودند، که اینها طالب تحقق حق و عدالت نیستند، بلکه میخواهند توسط علی (ع) به مقاصد و اهداف خود برسند، و لذا حضرت به آنان جواب منفی دادند؛ از طرف دیگر اگر آن حضرت در آن شرایط قیام میکردند و سکوت را میشکستند، با توجه به شورشهایی که در گوشه و کنار کشور اسلامی رخ داده بود، قطعا نظم امور به هم میریخت و اسلام نوپا در مقابل شرک و کفر شکست میخورد؛ و این همان خواسته معاندین و کفار بود.
"ضرع" یعنی: خضوع و فرمانبرداری، و "أضرعت" از باب افعال بوده و به این معناست که [صورت و وجه ] خود را به ذلت درآوردی و تسلیم شده ای.