شعارهای ما که فقط با زبان گفته میشود و به دنبال آن عملی در کار نیست. شعار حقیقی آن چیزی است که از مغز و دل انسان برخیزد و او را به عمل وادارد؛ اصلا شعار مقدمه عمل کردن است.
در اینجا نیز که حضرت میفرماید: "والغدرة التی استشعرتها قلوبکم" یعنی: آن خیانت و ترک وفایی که شعار شما شده و در دلتان جای گرفته است.
پس من میدانستم که شما اهل کمک کردن و یاری رساندن به ما نیستید، اما این که برای شما خطابه ایراد میکنم و شما را مورد عتاب قرار میدهم به خاطر بیان درد و سوز دل و جوشش نفس است:
وقتی یک ظرف پر از آب شود شروع میکند به ریختن و سر رفتن، و این را در اصطلاح "فیضان" میگویند؛ نفس انسان هم همانند ظرف آب وقتی پر شد و شروع به ریختن و سر رفتن کرد، در اصطلاح میگویند: "فیضان نفس"، مانند این که روح هم سر رفته است. حالا حضرت میخواهند بفرمایند: آن قدر درد و سوز در دلم هست که سر میرود و میآیم خطابه میخوانم. "و لکنها فیضة النفس": ولی این سخنان من جوشش نفس و سوز دل است.
انسان وقتی غیظ پیدا کند تا یک مدتی ناراحتی اش را مخفی میکند،