دخترش را پس از خود صحه گذارد. لهذا پیامبر خانه خودش را در کنار خانه دخترش قرار داد و هر صبح و شام برای او سلام میفرستاد و در سفرهای جنگ از آخرین خانه ای که خارج میشد خانه فاطمه بود و در برگشت به نخستین خانه ای که بازمی گشت خانه فاطمه بود.
در مسند احمد حنبل چنین روایت شده است:
"ان رسول الله (ص) کان یمر بیت فاطمة ستة أشهر اذا خرج الی صلاة الصبح و یقول: الصلاة، (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا)"فاطمه زهرا(س)، علامه امینی، ص 17.
"به درستی که رسول خدا6 در طول شش ماه هنگامی که برای نماز صبح بیرون میرفت همواره از خانه فاطمه میگذشت و میگفت: نماز؛ همانا خداوند فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند."
در اینجا مجال تجلیل های پیامبراکرم (ص) از حضرت زهرا(س) نیست، ولی باید گفت این همه تجلیل و تقدیس یک امر عادی و عاطفی تنها نبوده است، بلکه میخواهد بر آن جریان سیاسی که پس از مرگش دخترش دنبال میکند مهر تأیید و تأکید نهد. و این معنا آنگاه روشن شد که علی (ع) خبر مرگ زهرا(س) را شنید و فرمود: "هذا الرکن الثانی الذی قال رسول الله (ص)".بحار، ج 43، ص 173. رکن اول خود پیامبر بود و رکن دوم آن فاطمه.
این رکن دوم است که باید جلوی جریانات شر و شوم بایستد و پیشوایی امت اسلام را در مسیر خودش هدایت کند. با خطبه ها، با سخنرانی ها و با حمایت هایی که از شویش میکند. و این مردم به یاد دارند که پیامبر(ص) رکن دوم را چنین یادآور میشد: "خرج النبی 6 و هو آخذ بید فاطمة 3 فقال من عرف هذه فقد عرفها و من لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمد، و هی بضعة منی و هی قلبی و روحی التی بین جنبی، فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله"بحار، ج 43، ص 54. یعنی: روزی در حالی که دست فاطمه (س) در دست پیامبر(ص) بود، حضرت فرمود: فاطمه دختر محمد است و او پاره تن و روح و دل من