صفحه ۱۵۲

(فلا ینکفی حتی یطاء صماخها [جناحها] بأخمصه ) در بعضی نسخه ها به جای "صماخها"، "جناحها" آمده است که معنای آن چنین می‎شود: "پس حضرت علی (ع) باز نمی گشت مگر این که بال آنها را زیر پای خود له می‎کرد." که بال کنایه از قدرت بازو است.

(پس علی (ع) باز نمی گشت مگر این که گوش [بال ] آن مشرک را زیر پای خود له می‎کرد.)

وقتی می‎خواستند کسی را در صحنه نبرد از میان بردارند، بعد از آن که او را از پای درمی آوردند و به زمین می‎زدند، کف پایشان را بر روی سر او می‎گذاشتند و به اصطلاح گوش او را له می‎کردند. این جمله در اینجا کنایه است، یعنی: حضرت امیر(ع) وقتی به میدان نبرد می‎رفتند تا کار را تمام نمی کردند برنمی گشتند، و این طور نبود که از صحنه نبرد فرار کنند یا کار را نیمه تمام رها سازند.و به همین جهت در تاریخ آمده است که زخم های وارده به آن حضرت همیشه بر جلوی بدن ایشان بوده نه بر پشت آن؛ زیرا هیچ گاه پشت به دشمن نکردند و آن حضرت کرار غیر فرار بودند.

"صماخ" یعنی: گوش، و "أخمص" در لغت به گودی کف پا که به زمین نمی رسد می‎گویند؛ یعنی: حضرت در میدانهای نبرد گوش مشرکان و دشمنان اسلام را زیر پای خود له می‎کردند.

(و یخمد لهبها بسیفه )
(و شعله آتش آنان را با شمشیر خود خاموش می‎کرد.)

کنایه است از مقاومت و شجاعت حضرت امیر(ع) ؛ یعنی: آتش

ناوبری کتاب