صفحه ۱۵۱

می‎خواستند اغتشاش راه بیندازند و علیه مسلمانان دست به اقدامی بزنند:

(قذف أخاه فی لهواتها)
(پیامبر(ص) برادرش علی (ع) را در حلقومشان می‎انداخت.)

در جنگ خندق وقتی کسی همچون "عمرو بن عبدود" می‎آید و رجزخوانی می‎کند، هیچ کس جرأت نمی کند با او مقابله کند؛ ابوبکر، عمر و خیلی از کسانی که بعدها مدعی شدند، همه ترسیدند و جا زدند؛ این علی (ع) است که پیغمبر(ص) او را در دهان و حلقوم مشرکان می‎انداخت تا آنها را از بین ببرد.

حضرت در این جمله می‎خواهند بفرمایند: اگر اسلام پیروزیهایی پیدا کرده، به واسطه فعالیت ها واز خودگذشتگی های امیرالمؤمنین (ع) بوده، این است که می‎فرمایند: اگر چنانچه شاخ شیطان پیدا می‎شد و توطئه ای صورت می‎گرفت یا دهانی از مشرکان باز می‎شد، "قذف أخاه فی لهواتها" پیامبر(ص) برادرش علی (ع) را در حلقوم و دهان آنها می‎انداخت. دهان ابوسفیان را چه کسی باید ببندد؟ دهان عمرو بن عبدود را که رجزخوانی می‎کند، چه کسی باید ببندد؟ چه کسی باید توطئه دشمنان را در "لیلة المبیت" خنثی کند؟ در تمام موارد علی (ع) بود که داوطلبانه تا درون حلقوم دشمن پیش می‎رفت.

"لهوات" جمع "لهات" است، "لهات" ته حلقوم را می‎گویند؛ یعنی: حضرت علی (ع) را در کنج حلقوم آنها می‎انداخت تا حضرت حلقوم آنها را پاره کند و دهانشان را ببندد.

ناوبری کتاب