صفحه ۱۴۳

هر کس عطشی داشت و تشنه بود، می‎آمد و بالاخره از شما یک نوع بهره برداری می‎کرد؛ مثل آن شیر مخلوط به آبی که هر کس هوس می‎کرد، می‎آمد و یک لیوانش را برمی داشت و می‎خورد؛ همانند مالی که صاحب نداشته باشد.

(و نهزة الطامع )
(و غنیمت و شکار هر طمعکار بودید.)

"نهزة" به معنای فرصت است، و به معنای غنیمت و شکار هم آمده است؛ یعنی: قدرتمندان هر طمعی که داشتند به سراغ شما آمده و از منابع و سرمایه های شما استفاده می‎کردند و شما را وسیله رسیدن به طمع های خود قرار داده بودند.

(و قبسة العجلان )
(و پاره ای آتش برای آدمهای شتابزده بودید.)

آن روزها که وسایل گرمازا کم بود، برای گرم کردن خود و پخت و پز آتش روشن می‎کردند. آتشی که آن روزها روشن می‎کردند معمولا با هیزم و چوب بوده است، و کسی که می‎خواست آتشی روشن کند تعدادی چوب را به زحمت جمع آوری کرده و یک آتشی روشن می‎کرد. آن وقت هر کسی که می‎خواست آتش روشن کند و عجله هم داشت و فرصت جمع آوری چوب را نداشت، همین طور می‎آمد و یکی از آن چوبها را برمی داشت و می‎رفت و به این گونه آتش آن فرد تمام می‎شد و از بین می‎رفت. اگر بنا باشد که هر آدمی از یک طرف شتابزده بیاید و یکی از این چوبها را بردارد و ببرد، آتش از بین خواهد رفت و خود آن شخص بی آتش می‎شود.

ناوبری کتاب