صفحه ۱۳۶

شروع کرد و آیات قرآن را برای مردم می‎خواند، کفار و مشرکین در برابر سخنان پیامبر(ص) و منطق قوی ایشان حرفی برای گفتن نداشتند و گویندگان و سخنوران آنان در مقابل سخن حق چاره ای جز تسلیم نداشته و خاموش شدند.

(و طاح وشیظ النفاق )
(و فرومایگان منافق هلاک شدند.)

"طاح" یعنی: هلاک شد؛ "وشیظ النفاق" یعنی: جمعیت نفاق. در لغت به افراد پست و فرومایه و بی اصل و نسب "وشیظ" گفته می‎شود، که معمولا منافقین از همین تیپ افراد هستند، وگرنه افراد با شخصیت و با اصل و نسب کمتر گرفتار نفاق و دورویی می‎شوند.

(و انحلت عقد الکفر و الشقاق )
(و گره های کفر و دشمنی باز شدند.)

شاید مقصود از گره های کفر همان پیمانهای مشرکین و کفار باشد که در برابر اسلام با یکدیگر متحد شده و جبهه واحدی را تشکیل داده بودند و با پیروزی اسلام و پیشرفت آن بتدریج آن پیمانها از بین رفت و منحل گشت.

(و فهتم بکلمة الاخلاص )
(و همه شما به کلمه اخلاص و توحید سخن گفتید.)

"فاه" یعنی: سخن گفت، و مضارع آن "یفوه" است. یعنی: همه شما به پیامبر(ص) ایمان آوردید و اسلام را اختیار کردید و کلمه اخلاص یعنی "لا اله الا الله" را بر زبان جاری کردید. طبعا هنگامی که موانع از سر راه

ناوبری کتاب