صفحه ۱۲۹

در اینجا حضرت دوباره به نسبت خود با پیامبراکرم (ص) اشاره می‎کنند، نسبتی که اختصاص به او دارد و هیچ کس با ایشان در این نسبت شریک نیست؛ و لذا می‎فرمایند: پیامبر(ص) پدر زنهای شما نیست بلکه پدر من است.

(و أخا ابن عمی دون رجالکم )
(و پیامبر(ص) برادر پسر عموی من - علی (ع) - است نه برادر مردان شما.)

همه می‎دانستند که پیغمبراکرم (ص) وقتی به مدینه آمدند، میان مسلمانان مهاجر و انصار عقد اخوت بستند و سپس میان خود و حضرت امیر(ع) عقد اخوت بسته و ایشان را به عنوان برادر خود انتخاب کردند.

در اینجا نیز حضرت می‎خواهند نزدیکی و قرابت امیرالمؤمنین (ع) به پیامبراکرم (ص) را برسانند؛ یعنی: علاوه بر این که پسر عموی من است، با پیامبر(ص) نیز برادر است؛ و تأکید می‎کنند که در این نسبت برادری، هیچ کس با ایشان شریک نیست؛ و از امتیازات امیرالمؤمنین (ع) به شمار می‎رود و بیانگر هماهنگی روحی و فکری ایشان با پیامبر(ص) می‎باشد. گویا حضرت زهرا(س) می‎خواهند بفرمایند: روحیات امیرالمؤمنین (ع) در سطح روحیات پیامبر(ص) است و همان عظمت و مرتبه را دارا می‎باشد.

(و لنعم المعزی الیه )
(و چه سرافراز است کسی که به او [پیامبر(ص) ] نسبت داده می‎شود.)

ناوبری کتاب