صفحه ۲۹۶

می‎گریستند و می‎گفتند خدایا ما معصیت تو را کردیم، چنین نیست که این دعاها برای تلقین کردن و یاد دادن به ما باشد. بعضی می‎گویند راز و نیازهای ائمه (ع) برای این است که به ما یاد دهند که به یاد خدا باشیم. معنای این حرف این است که این دعاها صورت دعاست و واقعا دعا نیست، در صورتی که این جور نیست، واقعا ائمه (ع) از خوف خدا گریه می‎کردند. دعای ابوحمزه ثمالی را که حضرت زین العابدین (ع) در سحرهای ماه رمضان می‎خوانده اند، یا دعای کمیل را که شبهای جمعه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) می‎خوانده و از خوف خدا گریه می‎کرده اند، اینها فقط برای یاد دادن به ما نیست. این که حضرت سجاد(ع) می‎فرمایند: "فمالی لا ابکی ؟ ابکی لخروج نفسی، ابکی لظلمة قبری، ابکی لضیق لحدی"مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی. چرا من گریه نکنم ؟! گریه می‎کنم برای خارج شدن روح من، گریه می‎کنم برای تاریکی قبرم، گریه می‎کنم برای تنگی لحد من. امام واقعا گریه می‎کنند، چون به عظمت و قدرت خداوند متعال پی برده اند و کوچکترین غفلت را گناه می‎دانند. "حسنات الابرار سیئات المقربین"بحارالانوار، ج 25، ص 205. کارهای خوب ابرار برای مقربین گناه است.

اینجا باید خندید!

در همان زمان که من در سلول بودم مرحوم آیت الله سعیدی را هم

ناوبری کتاب