این مساله وحدت وجود که فهلویون میگویند که الفهلویون الوجود عندهم حقیقه ذات تشکک تعم را که معروف است، ایشان به قدری خوب بیان کردند که من یادم هست به ایشان عرض کردم: حاج آقا -چون آن موقع ما به ایشان حاج آقا خطاب میکردیم - این مطلب وحدت حقیقت وجود یک مطلب بدیهی و روشن است، پس چرا اینقدر در باره آن بحث و تفسیق و تکفیر شده است ؟ ایشان فرمودند این مخالفتها و تفسیق و تکفیرها برای آن است که افراد فلسفه را پیش استاد و اهلش نمی خوانند، میخواهند با مطالعه فقط بفهمند و بعضی درسها هست که باید از استادی که وارد است تلقی کرد.
"المأمور معذور" خلاف عقل و شرع
اینکه در ذهن افراد رسوخ کرده که: "المأمور معذور" برخلاف عقل و شرع است؛ در کلمات قصار نهج البلاغه میخوانیم: "لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق شماره 165." در معصیت خدا اطاعت مخلوق جایز نیست.
و در حدیث نقل شده که پیامبراکرم (ص) عبدالله بن حذافه را با جمعی به یکی از جبهه ها فرستادند، عبدالله دستور داد آتشی را روشن و از روی آن جستن نمایند، پیرمردی در حال جستن در آتش افتاد و قسمتی از بدنش سوخت، این جریان را به پیامبر خدا عرضه داشت، ایشان فرمودند: چرا چنین کردید؟ گفتند: دستور فرمانده بود، فرمودند: فرمانده ای را که من تعیین میکنم اگر به غیر از اطاعت خدا