صفحه ۲۵۶

نیست بلکه نتیجه معکوس می‎دهد، برای اینکه الانسان حریص علی ما منع؛ باید محترمانه حرفها حلاجی بشود، هیچ یک از ما معصوم نیستیم، آنها یک برداشتی از مسائل اسلام داشته اند گفته اند افراد دیگری هم اگر برداشتی دارند می‎گویند شنوندگان هم مختلف هستند، اگر یک جا اشکالی به نظر رسید باید ضمن بیان نقطه قوتها آن اشکالات را هم گوشزد کرد، اما تکفیر و تفسیق درست نیست. خیلی از علما و بزرگان ما بر سر همین مسائل به شهادت رسیدند، علمای سنی علمای شیعه را تکفیر می‎کردند، علمای شیعه علمای سنی را تکفیر می‎کردند. مریدهای آنها می‎ریختند علما را به عنوان اینکه کافر هستند می‎کشتند، حکومتها آنها را بازداشت می‎کردند و می‎کشتند.

یادداشتهای جوانی

آیت الله بروجردی می‎گفتند: که من در سن بیست و پنج سالگی نکاتی را از درس خارج ریاض و قوانین که در اصفهان درس می‎گفتم یادداشت کرده ام که حالا از آنها استفاده می‎کنم، و این حرف درستی است چون انسان وقتی که جوان است ذهنش جوال است و اگر مطالبی را که به ذهنش می‎آید یادداشت کند در سنین بعد می‎تواند از آنها استفاده کند.

شکنجه شهید محمد در زندان

ما را بردند زندان قزل قلعه - که چون فردی به نام ساقی رئیس این زندان بود افراد مبارز از آنجا به عنوان هتل ساقی یاد می‎کردند - آقای

ناوبری کتاب