صفحه ۲۴۵

فردا زمستان اگر نفت نباشد در روستاها مردم خودمان از سرما می‎میرند، آن وقت مردم به شما و روحانیت بدبین می‎شوند، مصلحت این است که شما تولید نفت را خودتان زیر نظر بگیرید و به اندازه مصرف داخلی تولید کنید که مردم از همین اول به شما و روحانیت و انقلاب بدبین نشوند؛ دوم اینکه ما در این مدت تجربه خیلی داشته ایم، مواظب باشید کمونیستها در کار شما رخنه نکنند، شما به خاطر دین و مذهب دارید فعالیت می‎کنید همان نیروهای مذهبی را داشته باشید کافی است، قیام شما یک قیام مقدس است ما هم به آن احترام می‎گذاریم ولی این کمونیستها از پشت خنجر می‎زنند مواظب آنها باشید؛ پیشنهاد دیگری که داشت این بود که می‎گفت: شما آخوندها چرا پول را صرف اشخاص می‎کنید، با این پولهایی که از وجوهات به دست شما می‎رسد موسسات مذهبی، دینی و اقتصادی درست کنید، با این کار هم اصل سرمایه محفوظ می‎ماند و هم با درآمد آن می‎توانید حوزه ها را اداره کنید. این خلاصه کلام مقدم بود در آن جلسه، البته خیلی با احترام و مودب حرف می‎زد و خیلی دوستانه این حرفها را بیان کرد.

آذرماه سال 57 که در پاریس خدمت امام رسیدم صحبتهای مقدم را برای ایشان نقل کردم ایشان خیلی تعجب کردند، گفتند: عجب ! مقدم این حرفها را گفت ! بعد در همان جا به آقای مهندس بازرگان و آقای هاشمی پیغام دادند که به کار شرکت نفت نظارت بکنند و به اندازه مصرف داخلی تولید کنند.

ناوبری کتاب