بکنیم، ما با زحمت اولاد آدم را اغوا میکنیم، فریب میدهیم، دنبال دنیا و شهوات میبریم، یکدفعه پشیمان میشود و توبه میکند و تمام زحمت های ما از بین میرود، هر یک از بچه شیطانها پیشنهادی کرد، اما شیطان بزرگ نپسندید تا این که الخناس - یعنی تأخیر اندازنده - پیشنهاد کرد: ما که بر اولاد آدم مسلط هستیم هر موقع خواست توبه کند میگوییم حق با تو است اما چند روز دیگر صبر کن تا فلان کارت تمام شود، به همین صورت هر وقت میخواهد مهیای توبه شود تأخیر میاندازیم، آرزوها و شهواتش را در مقابل چشمش مجسم میکنیم، تا مرگ او برسد و موفق به توبه نشود، این پیشنهاد به نظر شیطان خوب آمد.بحارالانوار، ج 60، ص 197، چاپ بیروت به نقل از امالی صدوق، ص 287.
انسان از ماده انس یا نسیان ؟
بعضی گفته اند "انسان" از ماده "انس" است از آن جهت که انسانها با یکدیگر یا با هر چیزی مأنوس میشوند، و لذا میگویند: انسان مدنی بالطبع است، چون طبعا حالت انس گرفتن در انسان قوی است؛ طبق این احتمال "الف و نون" آن زائده است و وزن آن "فعلان" است. و بعضی گفته اند از ماده "نسیان" است و اصل آن "انسیان" و همزه آن زائده و وزن آن "افعان" است، در روایتی مرفوعه (بدون سند متصل) مرحوم صدوق در کتاب علل از امام صادق (ع) نقل میکند به این مضمون: "انسان چون اهل نسیان است به او انسان گفته شده است".