صفحه ۲۳۸

بکنیم، ما با زحمت اولاد آدم را اغوا می‎کنیم، فریب می‎دهیم، دنبال دنیا و شهوات می‎بریم، یکدفعه پشیمان می‎شود و توبه می‎کند و تمام زحمت های ما از بین می‎رود، هر یک از بچه شیطانها پیشنهادی کرد، اما شیطان بزرگ نپسندید تا این که الخناس - یعنی تأخیر اندازنده - پیشنهاد کرد: ما که بر اولاد آدم مسلط هستیم هر موقع خواست توبه کند می‎گوییم حق با تو است اما چند روز دیگر صبر کن تا فلان کارت تمام شود، به همین صورت هر وقت می‎خواهد مهیای توبه شود تأخیر می‎اندازیم، آرزوها و شهواتش را در مقابل چشمش مجسم می‎کنیم، تا مرگ او برسد و موفق به توبه نشود، این پیشنهاد به نظر شیطان خوب آمد.بحارالانوار، ج 60، ص 197، چاپ بیروت به نقل از امالی صدوق، ص 287.

انسان از ماده انس یا نسیان ؟

بعضی گفته اند "انسان" از ماده "انس" است از آن جهت که انسانها با یکدیگر یا با هر چیزی مأنوس می‎شوند، و لذا می‎گویند: انسان مدنی بالطبع است، چون طبعا حالت انس گرفتن در انسان قوی است؛ طبق این احتمال "الف و نون" آن زائده است و وزن آن "فعلان" است. و بعضی گفته اند از ماده "نسیان" است و اصل آن "انسیان" و همزه آن زائده و وزن آن "افعان" است، در روایتی مرفوعه (بدون سند متصل) مرحوم صدوق در کتاب علل از امام صادق (ع) نقل می‎کند به این مضمون: "انسان چون اهل نسیان است به او انسان گفته شده است".

ناوبری کتاب