افراد روی جهاتی علیه یکدیگر حرفهایی بزنند ولی آن قدرتمند باید روی اعصابش مسلط باشد و به گفته هر کس ترتیب اثر ندهد و با مسائل عاقلانه برخورد کند.
تقوای ایده آل
افراد عاقل نیز در پرهیزکاری و تقوی داشتن متفاوت هستند و هر متقی را نمی توان الگوی خود قرار داد، بلکه آن تقوایی صحیح و مورد قبول است که بر اساس و پایه درستی باشد؛ مثلا ابوموسای اشعری برحسب ظاهر پیرمرد متقی و ظاهرالصلاحی بود که شاید هم به نظر خودش یک مقدس بود، در حالی که تقوای او بر اساس درستی نبود و حتی در مسائل مهم اعتقادی هم لنگ میزد و به ولی خدا حضرت امیرالمؤمنین (ع) خرده میگرفت و در برخی موارد هم علیه آن حضرت کارشکنی میکرد. چنین افرادی نمی توانند الگوی تقوایی دیگران قرار گیرند، حضرت علی (ع) هم به همین دلیل برای یک فرد متقی ایده آل اوصافی را برشمرده که اولین آنها "ذی لب شغل التفکر قلبه" است؛ یعنی آن فرد دارای مغزی است که قلب خود را به تفکر مشغول کرده باشد. فکر کردن در آفاق و انفس از اهمیت خاصی برخوردار است. یک لحظه فکر کردن چه بسا مسیر زندگی انسان را تغییر میدهد و انسان را به انسانیت واقعی و سعادت میرساند. و آن متقی که دائم در اندیشه و تفکر است، تقوای او نیز بر اساس و پایه صحیحی استوار است.