چیزی بنویسید، میگفتم من اصلا مجرم نیستم که تقاضای عفو کنم من خودم را طلبکار هم میدانم، آنها میخواستند ما را بشکنند ولی ما همیشه خودمان را طلبکار آنها میدانستیم.
خداوند فوق زمان
زمان عبارت از مقدار حرکت است، به تعبیر بهتر زمان مقیاس حرکت است، هر چیزی وسیله سنجش دارد و وسیله سنجش حرکت زمان است. حرکت هم عبارت از نحوه وجود ماده است. ماده چون متدرج الوجود است، از این حرکت و تدرج زمان انتزاع میشود. پس ماده و حرکت و زمان هماهنگ هستند؛ ماده موضوع حرکت است، و حرکت وصف ماده است، و زمان هم مقدار حرکت است؛ لذا اگر یک موجود مجردی یافت شود، چون فوق عالم ماده است نه حرکت در آن راه دارد و نه زمان. روی این حساب نسبت به خداوند که وجود مجرد است نمی توان گفت علم خدا قبل از قدرت او و یا به عکس است؛ زیرا که قبلیت و بعدیت مربوط به عالم ماده است که زمان و مکان در آن متصور است، نه در مجردات که فوق عالم ماده هستند. پس ذات خداوند با وحدت و بسیط بودنش از همان ازل عین همه کمالات است.
امربه معروف ونهی از منکر دخالت در امور دیگران نیست
چون امر و نهی دیگران یک نحو دخالت در کار آنان محسوب است