صفحه ۲۰۰

چیزی بنویسید، می‎گفتم من اصلا مجرم نیستم که تقاضای عفو کنم من خودم را طلبکار هم می‎دانم، آنها می‎خواستند ما را بشکنند ولی ما همیشه خودمان را طلبکار آنها می‎دانستیم.

خداوند فوق زمان

زمان عبارت از مقدار حرکت است، به تعبیر بهتر زمان مقیاس حرکت است، هر چیزی وسیله سنجش دارد و وسیله سنجش حرکت زمان است. حرکت هم عبارت از نحوه وجود ماده است. ماده چون متدرج الوجود است، از این حرکت و تدرج زمان انتزاع می‎شود. پس ماده و حرکت و زمان هماهنگ هستند؛ ماده موضوع حرکت است، و حرکت وصف ماده است، و زمان هم مقدار حرکت است؛ لذا اگر یک موجود مجردی یافت شود، چون فوق عالم ماده است نه حرکت در آن راه دارد و نه زمان. روی این حساب نسبت به خداوند که وجود مجرد است نمی توان گفت علم خدا قبل از قدرت او و یا به عکس است؛ زیرا که قبلیت و بعدیت مربوط به عالم ماده است که زمان و مکان در آن متصور است، نه در مجردات که فوق عالم ماده هستند. پس ذات خداوند با وحدت و بسیط بودنش از همان ازل عین همه کمالات است.

امربه معروف ونهی از منکر دخالت در امور دیگران نیست

چون امر و نهی دیگران یک نحو دخالت در کار آنان محسوب است

ناوبری کتاب