صفحه ۱۸۴

سخت گیری نشود، بلکه آسان بگیرید، اگر انسان اطمینان به پسر دارد راجع به مهر نباید سخت گیری کند.

سربازی طلاب

ما یک وقتی پیش آیت الله خمینی نشسته بودیم، گفتم طلبه ها را به سربازی می‎برند، ایشان گفتند اتفاقا چیز بدی نیست برای اینکه این آخوند جماعت تا می‎بیند یک کسی یک اسلحه به دوشش است وحشت می‎کند، اینها بروند آنجا با سلاح و با این جور چیزها سر و کار داشته باشند شجاع و ورزیده می‎شوند، آدم باید تیراندازی بلد باشد، یک وقت اگر چیزی پیش آمد باید جنگ بلد باشد، بعد خود ایشان به مناسبت گفتند من تیراندازی خوب بلدم، جنگ هم کرده ام، یک وقتی خوانین آمدند خمین را غارت کنند من از آنهایی بودم که اسلحه دست گرفتم و رفتم با آنها مبارزه کردم، این درست نیست که آخوندها با اسلحه و با سلاح روز آشنا نباشند، بگذار طلبه ها هم بروند دستشان با سلاح آشنا بشود شجاع و ورزیده بشوند؛ خلاصه یک عده را گرفتند بردند ولی بعضی از آنها از جمله آقای هاشمی رفسنجانی از سربازی فرار کردند.

مهندس مهدی بازرگان

آقای مهندس بازرگان واقعا آدم متعبد و متدینی بودند، ما یک وقت در یک جلسه ای در حسینیه ارشاد ناهار دعوت داشتیم، ده بیست نفر بودیم، مرحوم شهید مطهری هم بود، اول ظهر که شد دیدیم آقای

ناوبری کتاب