خودش تکامل پیدا میکند که رنگش و وزنش عوض میشود، اجمالا اعراض وجود جدایی ندارند و وجودشان از مراتب وجود جوهر است، متحد با وجود جوهر هستند، جلوه آن هستند؛ این یک واقعیتی است که مرحوم صدرالمتالهین کشف کرده است حقیقت هم همین جور است، و اصلا اینکه یک نطفه انسان میشود این فقط کم و اعراضش عوض نمی شود بلکه صورت نوعیش عوض میشود، در این صورت نطفه تا برسد به مرحله انسانیت دارای یک صورت نوعیه متصله متدرجه متکامله است.
مقام فانی فی الله
زمانی که مقام عبودیت کامل نشود فانی فی الله نیست، و تا هنگامی که فانی فی الله نباشد معراج و رسالت نیست، گفته اند اگر کسی فانی فی الله شود "ذو عین واحدة" میشود و به ما سوی الله توجهی ندارد، تمام توجه او به خداست. اما کسی که بر اثر عبودیت به مقام رسالت و امامت میرسد "ذو عینین" صاحب دو چشم میشود، در عین حالی که فانی فی الله است، اما از ناحیه حق هم مبعوث به طرف خلق شده و باید به خلق خدا هم توجه کند؛ با این که از خدا غافل نمی شود به بندگان خدا هم توجه دارد، آنها را ارتقاء رتبه و مقام میدهد، در عین این که فانی فی الله است، با بندگان خدا هم حشر و نشر دارد و رذایل روحی آنها را پاک میکند و آنها را به درجه و کمال میرساند. این کار، کار همه کس نیست؛ زیرا وقتی ما فانی فی الله شدیم اگر به طرف