این حرفها نباشد، نخواهد برای خودش امتیاز قائل بشود. اینکه ما میشنیدیم که مثلا پیغمبراکرم (ص) وقتی که با اصحاب مینشستند دایره وار مینشستند و جلسه شان امتیاز نداشت و اگر یکی از خارج میآمد میگفت ایکم محمد؟ (کدام یک از شما محمد است)، واقعا میشود گفت مرحوم حاج شیخ احمد این گونه بود، و این گونه بی تکلف زندگی کردن در روح من خیلی اثر میگذاشت؛ و بعد هم اساتید دیگر، خداوند درجات همه را متعالی فرماید.
محکوم به 10 سال زندان
یک روز به ما گفتند شما را میخواهیم ببریم کمیته (کمیته مشترک محل بازجویی و شکنجه ساواک) پیش عضدی (سر بازجوی ساواک)، در کمیته برای ما لباس زندان آوردند که بپوشیم، آقای انواری با آن هیکل بزرگ ژاکت به بدنش نمی رفت ما هم میخندیدیم، برای آقای طالقانی لباس آوردند ایشان ناراحت شد و گفت: من لباسهایم را بیرون نمی آورم، گفتند: باید در بیاوری ! ایشان گفت: رسولی (سربازجوی اوین) کجاست ؟ رسولی را بگویید بیاید؛ همه این برنامه ها بازی بود و میخواستند ما را اذیت کنند، بالاخره ما را با همان لباس روحانیت بردند پیش عضدی. در ضمن گفت و شنیدهای زیاد آقای طالقانی سراغ اعظم خانم دخترشان را گرفتند، عضدی گفت: با اجازه شما او را به زندان ابد محکوم کرده ایم، ایشان متغیر و ناراحت شدند و گفتند: چرا؟! من هم از سیدهادی هاشمی دامادم