صفحه ۱۲۳

کرده بودند و امام گفته بودند من در این مسائل دخالت نمی کنم و به من ارجاع داده بودند؛ بعدا اعضای ستاد انقلاب فرهنگی آقایان دکتر عبدالکریم سروش و دکتر علی شریعتمداری و دونفر دیگر آمدند پیش من که شما برای دانشگاهها نماینده معین کنید و من این کار را انجام می‎دادم، بعد کم کم یک هیاتی را معین کردیم به عنوان هیات مرکزی که بر کار نمایندگان در دانشگاهها نظارت داشته باشند، آنها سه نفر بودند: آقای احمد جنتی، آقای عباس محفوظی و آقای محمدی گیلانی، و کم کم این جهت در دانشگاهها تثبیت شد، البته بعضی از نمایندگان موفق بودند بعضی هم نتوانستند کاری انجام دهند.

کار دیگر، تعیین شورای مدیریت حوزه علمیه قم بود؛ بدین صورت که من یک روز خدمت امام رفتم و به ایشان عرض کردم: سابقا شما می‎فرمودید ما قدرت نداریم که حوزه را تنظیم کنیم ولی الان که قدرت دست شماست بجاست این کار انجام شود، حوزه یک مدیریت می‎خواهد یک نظمی می‎خواهد اینکه می‎گویند حوزه نظمش در بی نظمی است درست نیست؛ ایشان فرمودند: پیش آقای گلپایگانی بروید ایشان هم حاضر شوند. من رفتم منزل آیت الله گلپایگانی و جریان را مطرح کردم و گفتم امام فرموده اند که خدمت شما بیاییم؛ بالاخره بنا شد سه نفر را آیت الله گلپایگانی معین کنند، سه نفر را هم من از طرف امام معین کنم، آیت الله گلپایگانی سه نفر خودشان را معرفی کردند و ما قبول کردیم ولی سه نفر که من معین کرده بودم یکی از آنها آقای مشکینی بود که آیت الله گلپایگانی نپذیرفتند، بعد ایشان را عوض کردم که آیت الله گلپایگانی راضی

ناوبری کتاب