صفحه ۱۱۴

انقلاب و تحولی می‎شود و مردم به حساب ظالمین می‎رسند. بنابراین اگر عدالت حکم فرما شود و حق هر کس به او داده شود، تمامی افراد جامعه در صفا و دوستی و محبت زندگی می‎کنند.

کمک به خانواده زندانیان سیاسی

یکی ازاتهامات بنده این بود که به خانواده های زندانیان و تبعیدیان کمک می‎کردم، روی این جهت به من خیلی فشار می‎آوردند که تو چرا کمک می‎کنی ؟ یک بار به ازغندی (بازجوی ساواک) در این ارتباط گفتم: شما به زندانی نان می‎دهید؟ گفت: بله، گفتم: چرا می‎دهید؟ گفت: برای اینکه بالاخره یک بشر است، گفتم: خوب زن و بچه زندانی بشر نیست ؟ حالا یک کسی را گرفتید و بردید زندان، زن و بچه او نان نمی خواهند؟ اگر به نظر شما خود آن فرد مجرم است زن و بچه او که گناه نکرده اند. من در آن زمان به خانواده بعضی از مجاهدین خلق هم کمک می‎کردم، در آن وقت اینها هنوز راهشان جدا نشده بود و جزو مبارزین مسلمان به حساب می‎آمدند.

کمکها را بیشتر همان کسانی که به آنها کمک شده بود لو داده بودند، هنگام بازجویی و در زیر کتک و شکنجه می‎گفتند از طرف فلانی به ما کمک می‎شده است. همان گونه که گفتم من نوعا هم به خانواده های زندانیان و هم تبعیدیان کمک می‎کردم، من با اینکه خودم تبعیدی بودم عده ای را می‎فرستادم از تبعیدیها دلجویی کنند، می‎گفتم برایشان گز ببرند، عسل ببرند، برای خانواده هایشان پول ببرند،

ناوبری کتاب