صفحه ۹۸

به علت هایی در طول اراده خدا شرک نیست و بلکه عین توحید است. آنچه شرک است و ممنوع و مورد سرزنش، عقیده به مؤثر بودن غیر خدا در عالم، آن هم بدون اذن او، و به خصوص پرستیدن موجوداتی غیر از خداوند است. پرستش غیر خدا و یا تقدیس در حدی که شائبه عبادت غیر خدا در آن وجود داشته باشد شرک است.

آنچه تا کنون گفته شد شرک روشن و آشکاری است که برحسب طبع ساده انسانهای پیشین وجود داشته است؛ اما شرک به تدریج جلوه های دیگری پیدا کرد و پیچیده تر شد و در نتیجه رهایی از آن هم پیچیده تر از سابق است. امروزه بت های چوبی و سنگی رنگ باخته است و کلوپها، احزاب، رهاوردهای صنعتی، دولت ها و امثال آنها، جای بت های سابق را گرفته اند. مردم در این دوران عملا کمتر جایی برای توحید افعالی خدا قائل اند و بیشتر اربابهای دیگری را می‎شناسند که آنها را جایگزین خدا کرده اند و عملا به همانها اعتقاد دارند و سر و سامان امور عالم را از آنها انتظار دارند.

از این مهم تر شرک پنهان است که از آن به ریا تعبیر می‎شود. امیرمؤمنان (ع) درباره آن فرموده است: "و اعلموا ان یسیر الریاء شرک".سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه 86، ص 117) . کسانی که در عبادت و ادای تکلیف دینی تلاش می‎کنند خود را به گونه ای وانمود کنند تا در نظر دیگران انسانهایی وارسته و زاهد جلوه کنند و از آن نمد برای خود کلاهی بسازند و دل دیگران را بربایند و از اعمال عبادیشان استفاده سوء بکنند، عمل مشرکانه انجام می‎دهند؛ و متأسفانه چنین رفتاری به دلیل ساختار نادرست اجتماعی رونق فراوان دارد و اساس دینداری را هدف قرار می‎دهد و آن را ضایع می‎کند، و دین و عمل صالح جز رنجی برای شخص ریاکار باقی نمی گذارد.

نمونه شرک دیگری نیز رواج دارد که حساسیتی نسبت به آن نشان داده نمی شود و تبدیل به امر عادی شده است و آن اطاعت از مدعیان رهبری دینی است که در

ناوبری کتاب