ساخت. آنچه انسان را در میان هیاهوی زندگی راه نشان میدهد و او را به سوی مبدأ عالم راهنمایی میکند، جزء این هویت است و بی آن انسان راه به جایی نمی برد.
به عبارت دیگر وجود آدمیان و گرایش های درونی آنان آمیخته با تعلق خاطر و عقیده و ایمان است. اگر آنان خود را به واقعیت عالم هستی پیوند نزنند، برای خود از سنگ و چوب و... مرکز اتکا خواهند ساخت و به آن دل خواهند بست. پس چه شایسته و بلکه ضروری است که اتکا و شیفتگی، به حقیقت هستی باشد و اشیای ناقابل جایگزین او نشوند؛ و این است سر دعوت انبیا به اصول ایمان و این که آن اصول جزئی از تکالیف انسانند و قبول نکردنشان قهر و عذاب الهی را در پی دارد؛ و چنین هم بود که اقوامی وقتی با لجاجت و اصرار، آنها را نپذیرفتند به سختی عذاب شدند.
فواید ایمان
1 - همان طور که پیشتر گفته شد ایمان ناشی از یک نیاز اساسی انسان است. بنابراین ایمان اولا و بالذات پاسخ مساعد به آن نیاز درونی است. در عین حال ایمان پناهگاه عظیمی برای انسان به شمار میرود. چنگ زننده به آن، در برابر رویدادهای شکننده مانند کوهی استوار است. شادی ها و غم ها برای مؤمن اموری گذرا و مانند کف روی آبند.
2 - ایمان دژی محکم است و مؤمن را از امواج طوفانهای زندگی، در ساحل امن نگه میدارد. او را از بیهودگی و پوچی حفظ میکند. طوفانهای موج آفرین هیچ گاه اقیانوس آرام ایمان را به تلاطم نمی اندازد. ایمان وقتی راستین باشد، مؤمن را از نگرانی باز میدارد. مؤمن عالم را هدفدار میبیند و برای خود در آن نقشی والاقائل است. داشتن و یا نداشتن مال و جاه و مقام را برای خود، تدبیری حکیمانه از مدبر هستی میداند که دارای فواید و مصالحی فراوان است. (ان ربک یبسط الرزق لمن