در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که دلالت میکند بر این که برخی دستورالعمل ها به رغم همه قداستی که دارند انعطاف پذیر بوده و در شرایط خاصی قابل تغییرند و یا تعطیل بردارند. مثل برداشته شدن حرمت مردار و گوشت خوک و... و یابرداشته شدن کیفر آنها در حال اضطرارسوره بقره (2)، آیه 173) . و همین طور در مسائل روزه،سوره بقره (2)، آیه 185) . طهارت،سوره نساء (4)، آیه 43. مسائل خانوادگی مانند تعدد زوجات،سوره نساء (4)، آیه 3. حرمت ماههای حرام سوره بقره (2)، آیه 194) . و حج.سوره بقره (2)، آیه 196) . در این موارد و امثال آنها تکلیف مکلفان در صورت طاقت فرسا بودن دگرگون میشود. اینها، گویای این حقیقت اند که آن دسته از احکام و دستورها که تابع مقتضیات و شرایطند، وجودشان دائر مدار آنهاست و با انتفای آنها منتفی خواهند بود.
احکامی وجود دارد که بر اساس بنای عقلا بنیاد گذاشته شده و به امضای شرع رسیده است. چنین تأییدی از سوی شارع نشان میدهد که بخشی از ره آوردهای بشری در تنظیم روابط اجتماعی پذیرفته شده است؛ بنابراین در صورتی که نصی وجود نداشته باشد، با تصمیم خود انسانها اعتبار دارد و نیازی به حکم شارع وجود ندارد. دایره مباحات به قدری وسیع است که انسانها کمتر با مشکل مواجه میشوند.
با این همه، باز بودن راه اجتهاد در احکام دینی خود بسی راه گشاست؛ و فقیه جامع الشرایط با تکیه بر اصول و مبانی، در تطبیق احکام بر موضوعات و یا تغییر موضوعات و کاربرد آنها اجتهاد خواهد کرد. اجتهادی که از سوی خود دین مورد تأیید واقع شده و راه را برای سازگار کردن دین با تحولات هر عصری هموار ساخته است. امام صادق (ع) فرموده است: "انما علینا أن نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا"حر عاملی، وسائل الشیعة، باب 6 از ابواب صفات قاضی، ج 27، ص 61 - 62، حدیث 51. "بر ماست که اصول را برای شما بیان کنیم و بر شماست که فروعات را