که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته در تعارض باشد، و عنوان اهانت و هتک حرمت انسانی نیز از عناوین عرفی و متغیری است که فرهنگ و رسوم ملتها در زمانها و مکانهای مختلف در صدق و عدم صدق آن تأثیر دارد.
د - قصاص
در مورد حق الناس در شریعت محمدی (ص) اساس مجازات بر جلوگیری از خسارت بیشتر و به حداقل رساندن جرایم است. بسیاری از موارد حق الناس با معیار قانون فطری و طبیعی مقابله به مثل تنظیم گردیده و برای پیشگیری از تکرار خسارتها پیشنهاد بهره گیری از حق عفو داده شده است. در مواردی نیز به صاحبان حق توصیه میکند که به جای انتخاب کیفر مشابه جرم، که نوع شدید آن است، از کیفرهای خفیف تری استفاده کنند. مثلا در برابر قتل نفس به گرفتن دیه رضایت دهند و از قصاص پرهیز کنند.
مطلب مهمی که درباره قصاص باید مورد توجه قرار گیرد این است که قصاص باید از طرف صاحبان یا صاحب حق صورت بگیرد و دستگاه قضایی نباید در این امر پیش قدم شود. زیرا گاهی در این گونه موارد انسان قدرت تصمیم گیری برای قتل را ندارد و به اختیار صاحب حق گذاشته شدن اجرای قصاص چه بسا موجب شود کمتر خون ریخته شود و احیانا قاتل عفو شود و یا از وی دیه گرفته شود. ولی اگر بنا باشد افراد خاصی از طرف دستگاه قضایی مأمور به این کار شوند و در قالب متولی حکم قصاص معین شوند و این کار به صورت عادت برای آنها درآید، فلسفه قصاص به عنوان حکم شرعی آن طور که باید مورد توجه قرار نخواهد گرفت و ظاهرا برخلاف مذاق شارع مقدس خونریزی فراوان خواهد شد.
قصاص حقی است برای ولی یا اولیای دم کسی که در وضع عادی و در شرایط امن و آرامش، بدون حق شرعی و قانونی به قتل میرسد و یا جراحت برمی دارد؛ در این صورت عامل قتل یا جراحت قصاص میشود. ولی در زمان یا مکانی که نا امنی