صفحه ۶۸

1 - ختم نبوت و تشریع دینی ثابت برای دوران آخرالزمان، به معنای ختم هدایت نیست. هدایت امری جاری است و کتاب و دستورهای آن در دسترس مردم است.

2 - از دلایل بعثت انبیای فراوان در مناطق مختلف زمین این بوده که انجام رسالت با یک و یا چند پیامبر میسر نبوده است، در حالی که این امکان در آخرالزمان فراهم است و پیام یک پیامبر به راحتی و استواری در اختیار همه انسانها قرار می‎گیرد. و وقتی همه پیام آسمانی را در دسترس داشته باشند، آن هم با شرایط پیش گفته، دیگر نیازی به تجدید دین نیست.

3 - انسانهای پیشین به حدی از تجربه و عقلانیت نرسیده بودند که خود بتوانند بدون پیامبران و تعالیم پی درپی آسمانی به حیات جمعی خود ادامه دهند و از دین ابلاغ شده به آنان حفاظت نموده و خواست های دینی را از آن استفاده کنند؛ در حالی که در دوران آخرالزمان بشر به حدی می‎رسد که با همان آخرین پیام آسمانی می‎تواند حیات جمعی را به راحتی سامان بدهد و نیازهای معنوی خود را از دین تأمین کند.

4 - شرایع و کتابهای آسمانی در دورانهای پیش، به دلیل عدم وجود امکانات لازم، دستخوش تحریف و تغییر می‎شد؛ در حالی که برای آخرین کتاب و دین آسمانی این خطر منتفی است و تمهیداتی برای بقای آن پیش بینی شده است.

5 - مسائل مورد نیاز انسانها در متن آخرین دین نهاده شده و صاحبان صلاحیت لازم آنها را استخراج می‎کنند و در اختیار دیگران قرار می‎دهند.

6 - آخرین دین، دین کامل است. (الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلا م دینا...)سوره مائده (5)، آیه 3. "امروز برای شما دینتان را کامل کردم و بر شما نعمتم را تمام نمودم و راضی شدم برای شما اسلام [تسلیم ] را به عنوان دین... ." و چیزی که به کمال رسید نیاز به تجدید نظر در آن نیست. کلیات مورد نیاز در آن آمده است و ذکر جزئیات هم نه تنها ضرورتی ندارد، بلکه طرح همه ریزه کاریها موجب

ناوبری کتاب