توجه به این درجه بندیها، اخلاق سوء و خلاف فطرت را محقق میکند که میتواند یک جامعه را به مخاطره بیندازد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) در جامعه ای پر از فساد، با صبر و متانت و رحمت و رأفت و دعوت به دینی که سهولت و سماحت در آن نقش اصلی را داشته است، توانست بنیان اجتماعی سالم را بگذارد و انسانهایی تربیت کند که افتخار انسانیت باشند. قرآن کریم میفرماید: (فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک )سوره آل عمران (3)، آیه 159) . "به خاطر رحمت خدا تو با مردم نرم و آرام شدی و اگر درشتخوی و سنگدل میبودی از دور تو پراکنده میشدند." (و ما أرسلناک الا رحمة للعالمین )سوره انبیاء (21)، آیه 107) . "ما تو را جز به عنوان رحمت بر اهل عالم نفرستادیم." (و انک لعلی خلق عظیم )سوره قلم (68)، آیه 4. "تو بر اخلاقی نیکو و بزرگ استوار هستی."
کسانی که در جایگاه پیشوایی مسلمانان قرار گرفته و قدرت جامعه اسلامی را در دست میگیرند، باید اخلاق نیک پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) را الگوی خود قرار دهند. انسانهای کینه جو، ترسو، بخیل، حریص، عجول، دارای سوءظن به انسانها، درشت خو، بی ادب در مقام گفتار و رفتار، لاابالی نسبت به احکام شرع و قوانین اجتماعی، غیر عادل و غیر متعادل، سخت گیر نسبت به خطاهای جزئی دیگران، عیبجوی دیگران، و دلبسته به مقام و ثروت نمی توانند به نمایندگی از جامعه دینی در مناصب اجتماعی قرار بگیرند. وجود هر یک از این عیب ها به تنهایی برای عدم لیاقت افراد کفایت میکند، تا چه رسد که افراد جامع این رذایل بخواهند متصدی مقامات اجتماعی باشند.
یکی از اخلاق پسندیده حاکم اسلامی این است که نسبت به عیوب مردم اهل تغافل و تجاهل باشد. از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است: "نصف العاقل احتمال و نصفه تغافل"آمدی، غررالحکم، ص 245، حدیث 5026. "عاقل نیمی از رفتارش بر اساس تحمل کردن است و نیمی دیگر