آورده است: "ولیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق و اعمها فی العدل و اجمعها لرضی الرعیة، فان سخط العامة یجحف برضی الخاصة و ان سخط الخاصة یغتفر مع رضی العامة ... و انما عماد الدین و جماع المسلمین و العدة للا عداء، العامة من الامة، فلیکن صغوک لهم و میلک معهم"همان، نامه 53، ص 429. "باید محبوب ترین امور نزد تو متعادل ترین آن نسبت به حق و عمومی ترین آن در جهت عدل و انصاف و جامع ترین آن در جهت کسب رضایت مردم باشد؛ چرا که ناراحتی و نارضایتی عموم مردم به رضایت خواص نیز ضربه میزند؛ در حالی که نارضایتی خواص در برابر رضایت عمومی بخشوده و قابل تحمل است... همانا تکیه گاه دین و اتحاد و اجتماع مسلمین و نیروی قوی در برابر دشمنان، عموم و اکثریت امت هستند؛ پس باید به عموم و اکثریت متمایل باشی و خواست تو با خواست آنان همراه باشد."
در مقبوله عمربن حنظلة درباره دو روایت مختلف از معصومین (ع) از امام صادق (ع) سؤال شده و امام (ع) فرموده است: "روایت مورد نظر اکثریت اصحاب و نظر مشهور مورد عمل قرار گیرد و روایتی که عده کمی آن را پذیرفته اند و نزد اکثریت مردم و اصحاب مشهور نیست رها شود، چرا که در روایت مورد نظر اکثریت و مشهور نزد اصحاب تردیدی نیست."کلینی، کافی، ج 1، ص 68، حدیث 10) .
مقصود امام صادق (ع) این نیست که روایت مشهور از نظر منطقی هیچ گونه تردیدی در صحت و حقانیتش نیست، بلکه مقصود این است که از نظر آرامش و اطمینان عرفی و اجتماعی بسیار مطمئن تر از روایت غیرمشهور است؛ و لذا در حدی است که مردم بدون تردید به آن اعتماد میکنند.
وقتی درباره اصل حکم خدا در یک مسأله چنین ملاکی پذیرفته شده است، درباره برداشت مردم از رفتار حکومت چنین منطقی پذیرفتنی است و هر گونه رفتار برخلاف برداشت عمومی اندیشمندان و عرف عقلا امری غیرمنطقی است.