صفحه ۶۲۵

آورده است: "ولیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق و اعمها فی العدل و اجمعها لرضی الرعیة، فان سخط العامة یجحف برضی الخاصة و ان سخط الخاصة یغتفر مع رضی العامة ... و انما عماد الدین و جماع المسلمین و العدة للا عداء، العامة من الامة، فلیکن صغوک لهم و میلک معهم"همان، نامه 53، ص 429. "باید محبوب ترین امور نزد تو متعادل ترین آن نسبت به حق و عمومی ترین آن در جهت عدل و انصاف و جامع ترین آن در جهت کسب رضایت مردم باشد؛ چرا که ناراحتی و نارضایتی عموم مردم به رضایت خواص نیز ضربه می‎زند؛ در حالی که نارضایتی خواص در برابر رضایت عمومی بخشوده و قابل تحمل است... همانا تکیه گاه دین و اتحاد و اجتماع مسلمین و نیروی قوی در برابر دشمنان، عموم و اکثریت امت هستند؛ پس باید به عموم و اکثریت متمایل باشی و خواست تو با خواست آنان همراه باشد."

در مقبوله عمربن حنظلة درباره دو روایت مختلف از معصومین (ع) از امام صادق (ع) سؤال شده و امام (ع) فرموده است: "روایت مورد نظر اکثریت اصحاب و نظر مشهور مورد عمل قرار گیرد و روایتی که عده کمی آن را پذیرفته اند و نزد اکثریت مردم و اصحاب مشهور نیست رها شود، چرا که در روایت مورد نظر اکثریت و مشهور نزد اصحاب تردیدی نیست."کلینی، کافی، ج 1، ص 68، حدیث 10) .

مقصود امام صادق (ع) این نیست که روایت مشهور از نظر منطقی هیچ گونه تردیدی در صحت و حقانیتش نیست، بلکه مقصود این است که از نظر آرامش و اطمینان عرفی و اجتماعی بسیار مطمئن تر از روایت غیرمشهور است؛ و لذا در حدی است که مردم بدون تردید به آن اعتماد می‎کنند.

وقتی درباره اصل حکم خدا در یک مسأله چنین ملاکی پذیرفته شده است، درباره برداشت مردم از رفتار حکومت چنین منطقی پذیرفتنی است و هر گونه رفتار برخلاف برداشت عمومی اندیشمندان و عرف عقلا امری غیرمنطقی است.

ناوبری کتاب