علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الاغلا ل التی کانت علیهم...)سوره اعراف (7)، آیه 157) . "[پیامبر] برای آنان پاکی ها را حلال، و ناپاکی ها را حرام میگرداند؛ و از آنان تکالیف مشقت بار و قید و بندهایی را که بر آنها بود، بر میدارد... ."
آسانی تکالیف دینی به معنای رفع تکلیف و یا به طور کلی نبودن هیچ گونه سختی و دشواری نیست. تکالیف دینی اصولا با زحمت همراه است و انجام آنها در صورتی که دل در گرو آنها باشد و علاقه درونی به آنها تقویت گردد، لذت بخش خواهد بود. رنج اندک، با لذت عبادت به پیشگاه خداوند نه تنها هموار خواهد شد بلکه چنان تحت شعاع بهجت و نشاط بندگی قرار خواهد گرفت که هیچ احساس بدی وجود نخواهد داشت.
به رغم آسانی نوع تکالیف دینی و اصل سهولت برای بندگان در اعمال دینی، ممکن است تکلیف هایی وجود داشته باشد که یا سخت باشد و یا کسانی نسبت به انجام آنها بی رغبت و بی میل باشند. همین احساس بی میلی خود تکلیف را دشوار میکند. خداوند خود از این ناخوشایندی چنین سخن گفته است: (کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی أن تحبوا شیئا و هو شر لکم )سوره بقره (2)، آیه 216. "بر شما جنگ و جهاد مقرر شده و آن برایتان ناگوار است، و چه بسا چیزی را ناگوار بدانید و آن به سودتان باشد و چیزی را گوارا بدانید و آن به زیانتان باشد."
باید توجه داشت که اصل تشریع تکلیف، برای صیقل روح و رشد و کمال است؛ و چنین مهمی بدون زحمت و رنج میسر نمی شود. ناخوشایندی برخی وظایف دینی مانند تمرین های مداوم یک ورزشکار و یا پرهیز بیمار از چیزهایی است که به آنها علاقه مند است و نمی تواند آنها را مصرف کند، و یا چیزهایی را باید به مصرف برساند که خوش ندارد، و در عین ناخوشایندی، سود و نفع او در پرهیز و یا مصرف آن است. با این همه، سختی تکالیف برای همه نیست و در جایی که سختی تحمل ناپذیر شد تکلیف برداشته میشود؛ و این یک اصل است که هر کسی به اندازه توانش مکلف است.