صفحه ۵۹۹

علی بن ابیطالب (ع) توسط پیامبر گرامی اسلام (ص) به عنوان امام مسلمین به مردم معرفی و منصوب شد و از آنان بیعت گرفته شد. این قرارداد الهی با بیعت مردم تحقق خارجی پیدا کرد تا حاکمیت اسلامی توسط امیرالمؤمنین (ع) واولاد طاهرینش در جهان گسترش یابد؛ ولی پس از رحلت رسول گرامی اسلام (ص) در یک حرکت سیاسی، بیعت غدیر نقض شد و دیگران متصدی امر حکومت شدند.

ج - ولایت، برگرفته از عهد و پیمان

ولایت در بحث حکومت به معنای امارت و ریاست ظاهری و تصدی مقامات رسمی حکومت است. در حقیقت تصدی امر حکومت - که از آن مردم است و به لحاظ ضرورت زندگی اجتماعی و عدم امکان تصدی عموم مردم در کارهای اجتماعی به افرادی خاص واگذار می‎شود - نمی تواند بدون توافق و تعهدات متقابل باشد. البته اگر کسی بدون توافق و رضایت مردم متصدی امر حکومت شد و مردم اقدام مخالفی در برابر او انجام ندادند، عقلا و عرفا به شرایط و تعهدات عمومی حکومت صحیح ملزم می‎باشد؛ حتی اگر رسما قراردادی در میان نباشد. به عبارت دیگر نفس حکومت به عنوان رفتاری عقلانی، ذاتا مشروط به شروط معینی است و می‎تواند در یک قرارداد رسمی توسعه یا تضییق پیدا کند. به همین جهت در ولایت قضا یا ولایت افتا و یا ولایت اجرا، شرایط عام و عرفی و عقلانی در کنار شرایط قراردادی (شرعی یا عقلایی) قرار گرفته و وظایف متولیان را تعیین می‎کند.

این که می‎گوییم ولایت از عهد و پیمان ناشی می‎شود و یا قراردادی لازم الاجرا می‎باشد، به معنای آن است که هیچ کس حق تخلف از قرارداد را ندارد، خواه قراردادهای شارع مقدس با مردم باشد و یا قراردادهای صرفا بشری؛ و حقوق حاکمان و مردم - علاوه بر مواردی که خداوند تعیین فرموده است - بر اساس چیزی است که از سوی هر دو طرف توافق شده و پذیرفته شده است.

در حکومت دینی، لوازم عقلایی حکومت باید رعایت شود؛ که از جمله آن

ناوبری کتاب