عمده ترین منبع قدرت اجتماعی یک حکومت، اعتماد عمومی مردم است؛ و مردم باید پای بند به مسؤولیت های فردی و اجتماعی خویش در مسائل اجتماعی و اطاعت از تصمیمات قانونی حکومت باشند. در مقابل، حاکمان نیز باید به قوانین و تعهدات قانونی خویش در برابر جامعه پای بند و پاسخگو باشند، و از حکومت سوءاستفاده نکنند.
از سوی دیگر ممکن است منافع اجتماعی یک ملت مورد هجوم دولت ها و قدرت های دیگر قرار گیرد که لازم است حریم حکومت حفظ شود؛ و برای جلوگیری از هرگونه تجاوزی قدرت نظامی نیز فراهم کرد. در قرآن کریم این اصل به روشنی بیان شده و از مسلمانان خواسته است: "و هر چه در توان دارید از نیرو و اسب های آماده مهیا سازید تا با آنها دشمن خدا و خودتان را بترسانید."سوره انفال (8)، آیه 60.
بنابراین استعداد قوا در هر حکومتی لازم است، و همه ابزار و لوازم اقتدار برای حفظ امنیت مردم و پیشگیری از تجاوز خارجی باید فراهم گردد.
حکومت وسیله رسیدن به اهداف دینی
تمام احکام شریعت وسیله ای برای رسیدن به اهداف دینی هستند. و این اهداف دربردارنده سعادت دنیوی و اخروی بشر است. این احکام در مسائل اجتماعی، مترتب بر هم، و به عنوان مجموعه ای است که رعایت همه جوانب آن زندگی سعادتمندانه را تأمین میکند.
افراد به تنهایی انگیزه ای برای رعایت همه جانبه قوانین را ندارند، و بلکه در برخی موارد عدم اعتنا به قوانین را با مطلوب خویش سازگارتر میبینند. ولی حکومت باید جامع نگر باشد و همه مقررات را رعایت بکند. در روایت صحیح از امام باقر(ع) نقل شده است: "بنی الاسلام علی خمسة أشیاء؛ علی الصلاة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة . قال زرارة : فقلت: و أی شئ من ذلک أفضل ؟ فقال: الولایة