صفحه ۵۶۷

پول

تا زمانی که زندگی اجتماعی بشر توسعه نیافته و تقسیم کار و تخصص و ارتباطات در میان نبود، حوایج افراد در سطح پایینی قرار داشت و به آسانی با مبادله کالا به کالا (کالایی تولید شده با کالایی دیگر) نیازها برطرف می‎شد. اما رفته رفته با تکامل صنایع و توسعه اقتصادی و تنوع کالا و ازدیاد روابط، دیگر مبادله ساده ممکن نبود و معاملات با مشکلات زیادی مواجه شد. لذا به ناچار پول به عنوان وسیله مبادله و قیمت گذاری کالا تعیین شد. این اقدام اگرچه مشکلات زیادی را حل کرد، اما اشکالات تازه ای را نیز به وجود آورد. یکی از این اشکالات آن بود که پول به تدریج نقش اولیه خود را از دست داد و از حالت وسیله بودن خارج شد و مستقلا موضوع معامله قرار گرفت. به این ترتیب اشخاص از پول به عنوان راهی برای کسب درآمد آن هم به طور مطمئن تر از تولید و کار و کوشش و بدون انجام تلاشی یا تحمل خطری احتمالی استفاده کردند و با قرض دادن به اشخاص و مطالبه سود ثابت روز به روز بر ثروت خود افزودند؛ هر چند به قیمت نابود کردن عده ای دیگر تمام شد. با این عمل به تدریج رباخواری شکل جدیدی پیدا کرد و معادلات اقتصادی با این وسیله به هم خورد. این عمل وضع جامعه را به هم زد و موجب فاصله بیشتر طبقات اجتماعی گردید.

بدون شک پول نقش بسیار مهمی در آسان کردن روابط اقتصادی دارد و معامله کردن با آن اشکالی ندارد. هم می‎توان پول را در مقابل کالا پرداخت و هم با آن مبادلات ارزی داشت و هم آن را با پرهیز از ربا خرید و فروش کرد؛ اما در جایی که پول در شکل گسترده تری به رباخواری و بهره کشی دامن می‎زند، خطرناک و عامل مفاسد اقتصادی و اجتماعی می‎گردد و معنویت جامعه با سودپرستی و تراکم ثروت تهدید می‎شود.

ناوبری کتاب