مالکیت خصوصی
انسان میتواند با کار و کوشش، بخشی از منابع طبیعی را طبق شرایطی به مالکیت خصوصی درآورد. بنابراین مالکیت شخصی محترم است، وجدان شوق به کار و تلاش در انسانها همواره زنده میماند و بازدهی کار بالا میرود، با این دستور جلوی اجحاف و ظلم به دیگران نیز گرفته میشود.
ثروت
همان گونه که پیش از این گذشت فقر عامل بسیاری از انحرافات و کجی هاست، اما از طرفی نیز مشاهده میشود که در برخی آیات و روایات ثروت نکوهش شده و به عنوان عامل غرور و تکبر و سرکشی و وسیله تجمل، فخرفروشی بر دیگران و تضعیف دین معرفی شده است.
از مجموع آموزه های دینی استفاده میشود که توسعه و ایجاد ثروت و مکنت به ذات خود ممنوع نیست؛ بلکه ثروت برای ثروت و ثروت عاری از معنویت مذموم است. دلبستگی به مال دنیا خطرناک است، و به همین جهت در برخی روایات کسی که مال دوست است بنده دنیا معرفی شده است.سوره تکاثر (102)، آیات 1) - 2؛ سوره کهف (18)، آیه 46. و روایاتی از قبیل: "المال مادة الشهوات"، سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 58، ص 478؛ "یا کمیل ! هلک خزان الاموال"، نهج البلاغه، حکمت 147، ص 496؛ "اعلموا ان کثرة المال مفسدة للدین"، حرانی، تحف العقول، ص 199) ؛ "حب المال یوهن الدین"، آمدی، غررالحکم، ص 368، حدیث 8316؛ "اربع یمتن القلب... و مجالسة الموتی، فقیل له: یا رسول الله ! و ما الموتی ؟ قال: کل غنی مترف"، صدوق، الخصال، باب الاربعة، ص 228، حدیث 65.
به تعبیر دیگر اگر جمع آوری مال به صورت هدف و با دلبستگی به آن همراه باشد، امر مذمومی است. در این صورت مال و ثروت هرگز نمی تواند مایه خوشبختی شود و بلکه گاهی عامل بدبختی است.