صفحه ۵۵

ذهن های مردم هر منطقه ای با آداب و فرهنگ خود، چه بسا تأثیر خود را در فهم متفاوت از دین بر جا بگذارد. در طی زمان ممکن است تحریف ها و جعلیاتی نیز رخ داده باشد. از این رو لازم است کسانی که در زمینه دین به تحقیق می‎پردازند، شرایط لازم را به دست آورند و آنگاه در دین اجتهاد کنند و نظر بدهند؛ همان گونه که در سایر علوم نیز چنین است. متأسفانه این هم از عوارض ناپسندی است که در زمینه دین، با همه گستردگی و ابعاد آن، هر کسی بدون داشتن صلاحیت لازم نظر بدهد؛ در حالی که در زمینه های دیگر معتقد به رأی صاحب نظر و صاحبان تخصص هستند. البته دین از این جهت که همگانی است و همگان به آن علاقه مند هستند و احساس تعلق دارند، با سایر امور تفاوت دارد؛ اما انتظار این است که در اظهارنظر درباره دین، اصول مسلم و ضوابط اجتهاد و فهم دین رعایت شود و به مقدمات فهم توجه گردد. و هیچ کس نباید بدون داشتن زمینه ها و مقدمات و طی کردن مراحل هر علمی از جمله علم دین، توقع فهمیدن و استنباط صحیحی از دین داشته باشد.

دخالت پیش فرضها در فهم دین

فهم دین علاوه بر قواعد و اصول لازم ممکن است با پیش فرضهایی همراه باشد و این پیش فرضها، فهم را کاملا متمایز بنماید. این که ذهنیت ها و پیش فرضها تا چه اندازه در فهم دین دخیل هستند و آیا با وجود آنها امکان دستیابی به حقیقت دین وجود دارد و یا خیر، چیزهایی اند که باید در آنها دقت به عمل آید. در طول تاریخ اجتهاد در دین، تفاوتهای قابل توجهی میان فقها و متکلمان دینی پدید آمده و نحله های گوناگونی شکل گرفته است. آیا به راستی همه این فهم ها درست بوده اند و همه آنها دستاوردهایی دینی است ؟

بی شک کسانی که وحی و یا کلام اولیای دین را می‎شنوند، در ذهن خود از آن مفاهیم تصوراتی دارند. حتی ممکن است درباره خدا، ملائکه، معاد و بهشت نیز این تصورات وجود داشته باشد؛ و یا درباره عبادت، راز و نیاز با خدا و کیفیت

ناوبری کتاب