در میان دنیا و آخرت، آخرت هدف اصلی دین است. انسانها بدون دین، راه کشف سعادت اخروی را به دست نمی آورند. ممکن است زندگی دنیایی شان را به گونه ای سپری کنند، اما راه آخرت برای آنها قابل کشف نیست. در عین حال معنای این سخن این نیست که دین نسبت به دنیا بی توجه است، چرا که راه سعادت آخرت از همین دنیا میگذرد؛ و بدون تبیین روابط صحیح در دنیا، سعادت اخروی هم منتفی است. بی تفاوتی دین در قبال دنیا، کوتاه آمدن در ارائه راه سعادت آخرت است.
عقل و دین
عقل در اصل به معنای نگه داشتن (امساک) و بستن چیزی - مانند بستن پای شتر با حلقه ای مخصوص (عقال) - است؛راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 578. و در اصطلاح آن را قوه ای دانسته اند که با آن زشتی ها و خوبی ها تشخیص داده میشود.فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج 4، ص 18) .
در متون اخلاقی از قوای سه گانه "شهویه"، "غضبیه" و "عقلیه" سخن گفته شده است. تفاوت عقل کلاسیک که همردیف شهوت و غضب است با عقل مدرن این است که عقل سنتی جنبه فردی و انفرادی دارد و همان است که "عقل غریزی" نامیده میشود؛ و عقل مدرن، عقل نقاد خودبنیاد و مستقل است که از طریق تبادل نظر و گفتگو خود را مینمایاند. از این رو عقل مستقل و نقاد و خرد جمعی نیز جایگاه ارجمندی دارد.
عقل را چه قوه ای بدانیم که صرفا اموری فطری در آن نقش بسته است (عقل غریزی) و چه حامل تجربیات و اندوخته های علمی فراوان، و چه در حوزه عمل (عقل عملی) نظر بدهد و چه در غیر آن (عقل نظری)، از خود توانایی های بسیاری بروز داده است. عقل در کنار وحی برای انسان معرفت میآفریند. در واقع میتوان گفت انسانها با دو نوع معرفت مواجه هستند که یکی از طریق وحی به دست میآید و دیگری از طریق عقل.