فروع و جزئیات تطبیق دهید."حر عاملی، وسائل الشیعة، باب 6 از ابواب صفات القاضی، ج 27، ص 62، حدیث 52. البته بدون شک به واسطه روایات زیادی که از ائمه اطهار(ع) در موضوعات و مسائل مختلف وارد شده، فقه شیعه نسبت به سایر مکتب های فقهی بسی غنی تر شده و به تلاشهای اجتهادی نیاز کمتری بود. فقها مشکلات خود را تا حد مقدور - با وجود بعد مسافت و سایر مشکلات - با ائمه اطهار(ع) در میان میگذاشتند. ولی در عین حال شیعه خود را از تفقه و اجتهاد بی نیاز نمی دانست.
3 - دوره اجتهاد تخصصی
در عصر غیبت که امکان دسترسی مستقیم به امام معصوم فراهم نیست، اجتهاد گره گشای نیازها و مسائل جدید است؛ و دین تحرک و تازگی و اصالت الهی خود را با آن حفظ میکند. اجتهاد به معنای اصطلاحی آن در این دوره شروع شد. یعنی رد فروع بر اصول و تطبیق اصول بر فروع با آگاهی دقیق و عمیق از منابع و نیز آشنایی به اصول و قواعد استنباط و دیدگاههای فقهای پیشین.
از دیدگاه اسلام اجتهاد و استنباط در انحصار طبقه و قشر خاصی نیست. همه کسانی که صلاحیت های لازم علمی را دارند میتوانند به اجتهاد بپردازند. تمام کسانی که توانایی لازم را برای فهم احکام الهی از منابع دارند، میتوانند با احراز صلاحیت، خود به متون دینی و منابع مراجعه کنند و احکام را به دست آورند.
و اخبار وارده در مذمت اجتهاد و عمل به رأی، ناظر است به اجتهاد معمول بین برخی از فقهای اهل سنت که در صورت عدم نص بر طبق استحسانات ظنی و حدسی فتوا میدادند؛ ولی مقصود ما از اجتهاد، استنباط فروع از اصول کلی وارده است، که خود ائمه (ع) پایه گذار و مروج آن بودند؛ همان گونه که فرمودند: "علینا القاء الاصول و علیکم التفریع"همان. و این امری است معقول و منطقی.