صفحه ۴۲۷

کشف می‎شود معصوم نیز این نظر را تأیید کرده است. در واقع حجت بودن حکم اجماع، به استناد سنتی است که آن را در دست نداریم.

4 - عقل

اگر در مورد بخصوصی از طریق نقل هیچ گونه حکم شرعی نرسیده باشد - از آنجا که احکام الهی تابع مصالح و مفاسد است و عقل اجمالا مصالح و مفاسد را تشخیص می‎دهد - در صورتی که عقل به طور جزم و یقین در کنار سایر حکمت ها به حکمت خاصی پی ببرد حکم شرع به دست می‎آید. همچنین در جایی که شرع حکم واجبی آورده اما انجام آن متوقف بر کار دیگری است که با تشخیص عقل است، در این مورد و موارد دیگر که در اصطلاح به آن "غیر مستقلات عقلی" می‎گویند حکم عقل اعتبار و سندیت دارد.

به طور کلی در مستقلات عقلی، ارزش و اعتبار عقل در شناسایی و کشف و دریافت حکم شرع به حدی است که میان حکم عقل و شرع ملازمه وجود دارد و گفته اند: "کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل"؛ "هر آنچه عقل به آن حکم دهد، شرع هم بدان حکم داده است؛ و هر آنچه شرع به آن حکم کند، عقل نیز به آن حکم می‎دهد." زیرا حجیت عقل، ذاتی آن است و نیاز به دلیل دیگری ندارد.

البته این در صورتی است که عقل به یک مصلحت واجب و لازمی برای انجام دادن یا فسادی که دوری از آن لازم است به طور قطع و یقین پی ببرد، و به اصطلاح به ملاک و مناط واقعی به طور یقین دست یابد؛ وگرنه به صرف ظن و گمان و حدس و تخمین نمی توان نام حکم عقل بر آن گذاشت.

اجتهاد و سیر آن

هر کس از راه فهم آیات قرآن و تحقیق در احادیث و منابعی که یاد شد، تکالیف دینی خود را بفهمد و به احکامی که مقرر شده اطلاع پیدا کند و صاحب نظر گردد،

ناوبری کتاب