کارگزاران و صاحب منصبان، باید در رفتارشان همواره دو چیز را مد نظر داشته باشند:
اول: باید خواهش های نفسانی را مهار کنند و دقت کنند کاری را که انجام میدهند مطابق هوای نفس نباشد. در صورتی که عملی بر اساس خواهش نفسانی باشد ترک کنند. از امیر مؤمنان (ع) نقل است که فرمود: "اجل الامراء من لم یکن الهوی علیه امیرا"آمدی، غررالحکم، ص 340، حدیث 7782. "با عظمت ترین امیران کسی است که هواهای نفسانی بر او امیر نباشد."
دوم: آنان به دلیل قرار داشتن در جایگاهی تأثیرگذار، باید علاوه بر پرهیز از تضییع حق مردم، مرتکب اعمالی نشوند که - هرچند به صورت غیرمستقیم - در رفتار مردم تأثیر منفی داشته باشد؛ مانند افزودن تشریفات در زندگی، بازگذاشتن دست افراد خانواده و وابستگان، استفاده از امکانات حکومت برای مقاصد شخصی و... . زیرا رفتار صاحبان قدرت در رفتار مردم عادی تأثیر بسیار دارد.
بنابراین از آنجایی که حکومت کنندگان در معرض سوء استفاده از قدرت و منصب خود هستند و زمینه خشم بر مردم، زورگویی و اجحاف از ناحیه آنان بیش از دیگران احتمال میرود، باید بیش از دیگران مراقب عمل و رفتار خود باشند. "قلوب الرعیة خزائن راعیها فما اودعها من عدل او جور وجده"همان، ص 346، حدیث 7982. "دلهای مردم خزینه و ظرف حاکمانند، هر چه از عدل و ظلم در آنها قرار دهند در آنها خواهند یافت."
آری به علت حساسیت جایگاه کارگزاران و تأثیری که در مردم دارند و نیز به دلیل این که در معرض سوء استفاده از موقعیت و لغزش قرار دارند، در تعالیم دینی علاوه بر دستورات عمومی که برای همگان داده شده، برای آنها توصیه های خاصی نیز شده است. دستورالعمل های اخلاقی که از ناحیه معصومین (ع) درباره زمامداران وارد شده، متناسب با آفت هایی است که به طور معمول بیشتر دامنگیر این قشر است.
حضرت علی (ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر (رضوان الله علیه) قبل از این که