نیست. چرا که بسا انسان با به دست آوردن آنها احساس نکند که به سعادت و کمال رسیده است؛ و افراد زیادی را میبینیم که پس از رسیدن به رفاه مادی، همچنان در تلاش هستند تا به سعادت برسند. در حالی که خداوند در دستورات دینی، چیزهایی چون عبادت و جهاد و تقوا را مایه رستگاری و سعادت معرفی کرده است: (...اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون )سوره مائده (5)، آیه 35. "از خدا بترسید؛ برای رسیدن به او وسیله فراهم کنید و در راه او مجاهده کنید، چه بسا رستگار شوید."
د - معرفت جهان
علاوه بر نکات گفته شده، دین در ذهن و دل مردم نقش و آثار دیگری را بر جای میگذارد. نقش و اثری را که از فلسفه اصلی دین کمتر نیستند. دین به انسانها میآموزد تا خود را با عالمی که در آن زندگی میکنند هماهنگ سازند. چرا که بدون چنین هماهنگی میان انسان و جهان پیرامونش، تداوم زندگی برایش دشوار میشود و احساس پوچی و بیگانگی به او دست میدهد.
انسانها، اگر چه در ساختن عالمی که در آن زندگی میکنند نقشی نداشته اند، و یا ممکن است از آغاز و انجام آن اطلاع چندانی هم نداشته باشند، اما تفسیر و تحلیلی که دین برای آنان از عالم ارائه میکند بسیاری از دغدغه ها و رنج های زندگی را هموار میسازد. او را به آینده و زندگی اش امیدوار میکند. از بحران روحی نجات میبخشد و با مشکلات و سختی ها و نا گواری ها سازگار مینماید. از ظلمت توهمات و احساس پوچی و بی معنا بودن بیرون میبرد و در شرایط مساعد قرار میدهد. (و لقد أرسلنا موسی بآیاتنا أن أخرج قومک من الظلمات الی النور...)سوره ابراهیم (14)، آیه 5. "و ما موسی را با آیات مان فرستادیم که قومت را از ظلمت ها نجات بده و به سوی نور ببر."
انسان مؤمن و دیندار، خود را بنده خدا و عالم را مخلوق او میداند. مخلوق