صفحه ۳۶۵

و در روایت دیگری از آن امام بزرگوار آمده است: "هر کس به خاطر خدا برادرش را زیارت نماید، خداوند به او می‎فرماید: مرا زیارت کردی و ثوابت با من است، و به کمتر از بهشت برایت رضایت نمی دهم."همان، ص 176، حدیث 4.

عزلت و یا اجتماعی بودن

عزلت و کناره گیری از جامعه، اگرچه ممکن است آثار مفیدی برای سلوک اخلاقی داشته باشد و از جمله زمینه بسیاری از گناهان که در جمع اتفاق می‎افتد - مثل غیبت و ریا و تضییع حقوق دیگران - به وجود نیاید، اما انسان را از آثار مفید اجتماع محروم می‎سازد. آری ! اگر چنین امری تنها راه گریز از گناه باشد و انسان نتواند در جامعه مفید باشد، و از مراودات اجتماعی تنها گناه را نصیب خود کند، بر او لازم است تا جای ممکن از جامعه کناره بگیرد.

انسان در روابط اجتماعی خود بسی چیزها می‎آموزد. از تجربه دیگران بهره می‎گیرد. دانش خود را به دیگران می‎آموزد و از علم دیگران استفاده می‎کند. ادب می‎آموزد و به دیگران ادب یاد می‎دهد. به انسانها سود می‎رساند و از آنها استفاده می‎برد. کارهای خیر فراوانی در جامعه وجود دارد که می‎توان با انجام آنها به ثواب رسید. دست بندگان خدا را گرفت و به آنها کمک کرد. با این اوصاف است که اسلام اجتماعی بودن را ترجیح داده و در عین حال توصیه کرده است که مؤمنان باید خود را از آفات اجتماع دور نگه دارند و تلاش نمایند تا در روابط اجتماعی آن آفات را برطرف نمایند. در عزلت آنچه هست برای کناره گیرنده از اجتماع است و بس، و دیگران از او سودی نمی برند. شاید کسانی به خاطر چنین حالتی، مقامات معنوی خوبی را به دست آورند و خود را از دغدغه ها و مشکلات اجتماعی دور سازند، اما هیچ گاه از فضیلت مجاهدت در راه خدا و خدمت به جامعه برخوردار نخواهند بود و به سیره انبیا و اولیا و ائمه عمل نکرده اند؛ و این کم فضیلتی نیست که گوشه گیران از دست می‎دهند.

ناوبری کتاب