پاسخ داد: اگر عثمان چنین خبری داده صحیح است؛ پیامبر(ص) برگشت. وقتی که عثمان بن مظعون به منزل آمد همسرش قضیه را بازگو کرد. بلافاصله عثمان و یارانش به محضر رسول خدا(ص) مشرف شدند. حضرت به آنان فرمود: شنیدم که شما چنین و چنان کرده اید. عرض کردند: آری ای رسول خدا! و ما جز خوبی نیت دیگری نداشته ایم. حضرت فرمود: من به چنین اموری امر نشده ام. سپس فرمود: نفس شما بر شما حقوقی دارد. هم روزه بگیرید و هم افطار کنید، هم عبادت نمایید و هم استراحت کنید. من نیز هم عبادت میکنم و هم میخوابم، هم روزه میگیرم و هم افطار میکنم، از گوشت استفاده میکنم و به نزد همسرانم میروم، هر کس از سنت من روی گرداند از من نیست. سپس مردم را جمع کرد و برای ایشان خطبه خواند و فرمود: چه شده است که قومی همبستری با زنان، استفاده از غذاها و عطر و خواب و سایر لذتها را بر خود حرام کرده اند؟ آگاه باشید من هیچ گاه از شما نمی خواهم که همانند کشیشان و راهبان باشید. در دین من نخوردن گوشت، دوری از زنان و رفتن به صومعه ها وجود ندارد... همانا پیش از شما کسانی به خاطر سخت گیری بر خود به هلاکت رسیدند. آنان بر خود سخت گرفتند، خداوند نیز بر آنان سخت گرفت. پس از این ماجرا بود که این آیه نازل شد: (یا أیها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما أحل الله لکم و لاتعتدوا)سوره مائده (5)، آیه 87. "ای مؤمنان ! روزیهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده بر خود حرام نکنید، و از حدود خداوند تجاوز نکنید."طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 235 و 236.
امیرمؤمنان (ع) فرمود: "بهترین زهد مخفی کردن آن است."سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 28، ص 472. اگر کسی بی رغبت به دنیاست، نباید آن را بازگو کند؛ چون زهد بی رغبتی است و بیان آن ریاکاری و نشانه دلبستگی به دنیاست. زهد باید انتخابی باشد و نه تحمیلی. در این صورت است که سبب آسان شدن مصیبت هاست.سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 31، ص 472. بهترین زهد، دوری جستن از حرام است.همان، حکمت 113، ص 488.