صفحه ۳۴۲

عجب باعث می‎شود که شخص به غلط بپندارد که انسان وارسته و خوبی است، و همین او را از مسیر الهی دور می‎کند. وجود این حالت برای انسان باعث طمع شیطان نسبت به او می‎شود و در نتیجه انسان به تدریج از خدا دور می‎گردد و نسبت به سایر بندگان خدا هم بدبین می‎شود؛ و این البته تفاوت دارد با این که انسان از موفقیت در عبادت خداوند خشنود شود.

جهل و بی توجهی انسان به خدای بزرگ و خالق هستی باعث می‎شود انسان از خود راضی شود. زیبایی، تنومندی، سلامتی، درایت و هوش، زیرکی، حسب، نسب، مال، اولاد، امکانات و گاهی خیالات انسان را از خود راضی می‎سازد و او را به مرتع شیطان می‎کشاند. اینجا باید به هوش باشیم و غفلت را از خود دور کنیم.

جاه و شهرت طلبی

به دنبال آوازه و شهرت بودن و سر زبانها افتادن، از نهاد انسان سرچشمه می‎گیرد؛ و اگر مهار نشود، پیامدهای ناگواری برای انسان دارد. او را از هدف الهی بازمی دارد و در دام شیطان می‎اندازد. انسان جاه طلب تلاش می‎کند به هر قیمتی بر سر زبانها باشد، و به تدریج می‎کوشد برای برآوردن این خواست خود، بندگان خدا را برده و مطیع و فرمانبردار خود کند؛ دیگران را به قهر و زور به اطاعت از خود وادارد؛ و از همین جا طغیان و ظلم سر باز می‎کند. شهرت و جاه اگر به صورت طبیعی و برای خدا باشد و زمینه ای فراهم باشد که انسان بتواند از آن برای مقاصد الهی بهره بگیرد، منعی ندارد؛ در عین حال کسی می‎تواند با داشتن جاه و شهرت، خود را از آفات آن بر حذر دارد که ایمانی قوی داشته باشد و مدد الهی هم او را همراهی کند. جاه و آوازه، دام ابلیس است و باید از آن برحذر بود. پیامبر خدا(ص) فرمود: برای هر کسی همین شر کافی است که انگشت نما بشود.نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، باب 51 از ابواب جهاد النفس، ج 11، ص 387، حدیث 17) .

ناوبری کتاب