صفحه ۳۱۴

انسان موجودی است دارای هوش، عقل، احساسات و نیازهای مادی و معنوی. در انسان فطرت و غرایزی وجود دارد و بسیاری از خواستهای فطری و طبیعی در رفتار انسان تأثیر دارند و به او هویت و شکل می‎دهند. بی توجهی به هر یک از عناصر یاد شده ممکن است در امور اخلاقی و تربیتی، انسان را موجودی نامتعادل بار بیاورد. همه عناصر وجودی انسان در دستورالعمل های اخلاقی ملاحظه شده اند. زیرا بدون لحاظ آنها توصیه های اخلاقی کارآیی لازم را نخواهند داشت.

نفس انسان و کارکردهای آن

توجه اصلی نظام اخلاقی اسلام به رشد و تربیت روحی و عقلی انسان است، و امور اخلاقی بر اختیار و آگاهی و عقل مبتنی است. انسان دارای نفس است و نفس دارای حیات می‎باشد. نفس در وجود انسان کارکردهای متفاوت و گوناگونی دارد. در انسان نفسی وجود دارد که به او جهت می‎دهد. خواهش ها و تمایلات، واقعیت هایی در وجود انسان هستند. اینها برخاسته از نفس آدمی اند. این واقعیت در دستورهای اخلاقی مد نظر بوده است. دستورهای فراوانی وجود دارد که برای هدایت نفس بوده و در صدد تنظیم نقش و کارکرد درست نفس است، بی آن که در صدد از کار انداختن آن باشند. به عنوان نمونه برخی از عملکردهای نفس و دستورهای اخلاقی مربوط به آن را برمی شماریم.

نفس اماره

در قرآن کریم از نفس تعبیرهایی گوناگون شده است. در جایی می‎فرماید: (ان النفس لا مارة بالسوء الا ما رحم ربی )سوره یوسف (12)، آیه 53. "همانا نفس، پیوسته انسان را به کارهای زشت، بسیار امر می‎کند مگر این که پروردگارم رحم نماید." این نفس را "اماره"

ناوبری کتاب