در قرآن کریم موارد متعددی از زنده شدن مردگان در همین دنیا را بیان کرده است. مثلا گروهی از بنی اسرائیل از موسی (ع) درخواست کردند که خدا را رؤیت نمایند و به موسی (ع) گفتند: هرگز به تو ایمان نمی آوریم مگر این که خدا را به چشم خود ببینیم. آنان که تا آن زمان نشانه ها و معجزات بزرگ خداوند را دیده بودند، به خاطر این اصرار نابجای خود دچار صاعقه الهی شدند و همگی مردند. آنگاه خداوند دوباره همه آنها را زنده کرد.سوره بقره (2)، آیات 55 - 56.
عزیر نبی (ع) از کنار قریه ای میگذشت که ویرانه شده بود و استخوانهای مردگانش در کنار آن به چشم میخورد. با تعجب پرسید: چگونه خدا این مردگان را زنده خواهد کرد؟ خداوند او را قبض روح کرد و مدت یکصد سال از مرگش گذشت و آنگاه زنده اش نمود و به او فرمود: به غذا و نوشیدنی ات نگاه کن که در طول این مدت هیچ تغییری نکرده است؛ و الاغت را ببین که چگونه بر استخوانهایش گوشت میروید و زنده میشود.سوره بقره (2)، آیه 259. موارد دیگر ذکر شده در قرآن نیز همین گونه است. حضرت ابراهیم (ع) و کشتن و زنده شدن پرندگان سوره بقره (2)، آیه 260. و قومی که از ترس مرگ دیار خود را ترک کردند و به آن گرفتار آمدند و خداوند برای درس آموزی به آنها زنده شان کرد.سوره بقره (2)، آیه 243.
خداوند از تجدید حیات طبیعت و نو به نو شدن آن نیز برای اثبات تحقق معاد استفاده کرده و توجه مردم را به آن جلب کرده است.سوره روم (30)، آیات 19، 24، 25 و 27. حیات دوباره طبیعت پس از زمستان، دلیل قاطع دیگری است بر این که حیات موجودات زنده و از جمله انسان مراحلی دارد و یا به عبارتی مرگ و حیات آنها نوعی تحول و دگرگونی است.
شاید این سؤال نیز برای کسانی مطرح شود که اصولا چه لزومی دارد که دستگاه