صفحه ۲۸۷

حشر و معاد

انسانها پس از مرگ نابود نمی شوند. روزی فرا می‎رسد که بار دیگر زنده می‎شوند و حیاتشان را به طریق دیگری ادامه می‎دهند. تجدید حیات انسان، در میان تعالیم دینی از جهتی و نیز در میان مردم از جهتی دیگر، از اهمیت بالایی برخوردار است. برای انسان معاد و مرگ و حیات همیشه امری رازآلود بوده است. انسانها همواره از خود می‎پرسند: چرا به دنیا آمده اند و چرا باید بمیرند؟ و پس از مرگ چه به روزگار آنها خواهد آمد؟ اگر حاصل زندگی مرگ است، چرا باید زنده می‎شدند؟ آیا بهتر نبود به وجود نمی آمدند تا با همه سختی ها دست و پنجه نرم نمی کردند و آنگاه مجبور نبودند تا بمیرند؟

یکی از رسالت های انبیا کشف این راز و رمز برای بشر بوده است. پیامبران این راز را برای مردم کشف کردند و اعلام نمودند که انسانها پس از مرگ نابود نمی شوند و بلکه از جایی به جایی منتقل می‎گردند. این انتقال از طریق مرگ و جدا شدن روح از بدن ممکن می‎شود. روح می‎ماند و بدن به خاک باز می‎گردد.

ممکن است پس از آگاهی انسانها از واقعیت فوق، سؤال دیگری ذهن ها را به خود مشغول کند. چگونه ممکن است موجود زنده پیچیده ای مانند انسان بمیرد و به حسب ظاهر نابود شود و آنگاه مجددا به شکل سابق برگردد؟ آیا ممکن است انسانی پس از مرگ به خاک تبدیل شود و با اشیای دیگری مخلوط گردد، و بار دیگر زنده شود؟ چه بسا مردگانی را طوفان و سیل نابود نماید و یا هر ذره ای از آنها را به منطقه ای دوردست ببرد و یا درندگان و پرندگان و حشرات آن را طعمه خود کنند و هر کدام نیز خود طعمه حیوان دیگری شوند و یا خاک گردند و به گیاه و سپس میوه تبدیل شوند و مواد غذایی شوند و انسانهایی آنها را بخورند و جزء بدنشان گردد؛ در این صورت چگونه ممکن است اعضای پراکنده دوباره در یک جا جمع آوری شده و انسان سابق ساخته شود؟ و اگر هم ممکن باشد، جزء کدام بدن به حساب

ناوبری کتاب