تناسب عالمی که در آن استقرار مییابد، توان درک مسائلی را دارد. و چه بسا به دلیل انفصال از عالم ماده قویتر بشود. از پیامبر گرامی (ص) نقل شده که: "الناس نیام، فاذا ماتوا انتبهوا"مجلسی، بحارالانوار، ج 4، ص 43، باب 5، حدیث 18. "مردم در خوابند و چون بمیرند هشیار میشوند."
بنابراین اشکالی ندارد که روح پس از جدا شدن از بدن مورد بازخواست قرار بگیرد و یا تحت فشار باشد. فشار قبر و امثال آن نیز به روح انسان مربوط است که حقیقت آدمی به اوست؛ و اگر نه، ممکن است کسانی باشند که جنازه شان در قبر گذاشته نشود؛ مثلا در آب بیفتند و طعمه ماهیان بشوند و یا در خشکی درندگان بدن او را بخورند و یا در آتش سوزانده شود و از آنها چیزی نماند. آسودگی و سختی در قبر برای مرده، بستگی به ظرفیت روح و ملکات و اخلاقیات او دارد.
وقتی انسان از دنیا میرود و لذات مادی قطع میشود و روح از آنها فارغ میگردد، موانع ادراک دقیق برطرف میشود و انسان واقعیات را آن چنان که هست درمی یابد و احساس واقعی پیدا میکند. برحسب اعمال بدش زجر میکشد، و یا به خاطر لذات معنوی که به دست آورده لذت میبرد. چنین چیزی در عالم برزخ شدنی است. احساس رنج و عذاب روحی، پیامد عملکرد انسان است. نه تنها در برزخ، که گاه در همین دنیا نیز انسان بدکار، رنج روحی پیدا میکند و زجر میکشد؛ و انسان نیکو سیرت، نشاط و شادابی روحی پیدا میکند.
در آستانه قیامت
عالمی که ما در آن زندگی میکنیم اجل و مدتی تعیین شده دارد؛ آنگاه که اجل جهان فرا رسید، در هم میریزد؛ و چنین حادثه ای بسیار شگفت و شکننده خواهد بود. خورشید و ستارگان در هم پیچیده و تیره میشوند،سوره تکویر (81)، آیات 1) - 2. و ماه و خورشید با خارج شدن از مدار به هم میپیوندند.سوره قیامت (75)، آیات 9 - 10) . زلزله عظیمی کره زمین را چنان میلرزاند